۴ پاسخ

عزیزم برا خواب ظهر خودت بروبخواب آروم چشماتوببند عکس العمل نشون نده خودش یکم بازی میکنه میبینه خوابی میاد میخوابه ،دخترمن که اینجوری تامیبینه من رفتم روتخت میاد پیشم دراز میکشه یکم باموهای من بازی میکنه یکم حرف میزنه بعضی وقتاهم باگوشی بازی میکنه بیهوش میشه اصلا

واییی عزیزم درکت میکنم پسر منم همینطوریه خیلی رو اعصابمه خب ماهم آدمیم عصبی میشیم ازکاراشون از بی خوابیاشون،، لج بازیاشون ،،، جیغ و داداو گریه هاشون .... فقط میگم خدایا بهم صبر بده بتونم از پسش بر بیام ..🤦🏻‍♀️😮‍💨🤍

دیگه زدی به سیم آخر آخه از ۷بیدار ۲خوابید واقعا هم خودش هم خودت ترکیدین دیگه آدم گفتن خوب،باهاش بازی کن بغل شرایط داری بیرون ببر بازی کنه چیزی که علاقه داری براش بگیر ازسرش میره کلا

بیدار شد بهش محبت کن بغلش کن. ببرش بیرون چیزی که دوست داره بخر. دختر من بستنی داره.
بچه ها مودی هستن. دختر منم خوابش میگیره مقاومت میکنه نمیخوابه. با شعرو لالایی قصه حواسش پرت میشه میخوابه.

سوال های مرتبط

مامان حبه قند مامان حبه قند ۲ سالگی
سلام مامانا امیدوارم حالتون خیلی خیلی خوب باشه ولی حال من اصلا خوب نیس، پسرم دو سال و نیمشه خیلی لجبازه و یه دنده س
بگم اقتضای سنشه نه از همون وقت کوچیکیش اینجوری بود
وسیله پرت میکرد گاز میگرف هنوزم این کارا رو میکنه.لج میکنه جوری ک دلم میخاد بزنمش، این حس مادرانه که میگن رو انگار ندارم
هرروز صبح که بیدار میشه میگم وای بازم شروع شد وقتایی که میخابه تازه میفهمم چیکار باید بکنم. حتی وقتی باباش میبره بیرون دلم تنگ نمیشه براش میگم آخیشش یه نفسی تازه کنم حداقل
وقتی سرش داد میزنم عذاب وجدان میگیرم ولی اون لحظه حس میکنم از بچم بدم میاد.
نمیدونم چم شده ولی همش میگم کی میخاد چن سال با این زندگی کنه چقد قراره هر روز اعصابم خورد بشه
حالا الان اینجوریه بزرگتر بشه بدتر میشه
بچه داری برا من هیچ لذتی نداره. تو بازی ها اصلا همکاری نمیکنه
الان کامل حرف میزنه هم ترکی هم فارسی ولی خیلی کم اسم حیوونارو رنگارو یا مثلا میوه و هرچیز دیگه بلده هرچی میگم انگار نه انگار
چون من میگم لج میکنه دوس داره همش بپره بدوئه منم مانعش نمیشم میگم انرژیش تخلیه بشه ولی خب خسته میشم
مثه الان ک هلم داد خوردم به میز و سرش خیلی بد داد زدم اونم قهر کرد رف اتاق و منم گریم گرفته
همش میگم کاااااااش مادر نمیشدم