خب قدیما کمکی بیشتر و اپارتمان و گوشی و ... نبود خواهر
ن خودشونم میگن اینقد سخت نبود
بله تا یکسال خیلی سخته تا دوسال سخته واقعا بعد دوسال آب رو آتیشه من یادم سر پسرم همین جور بود بعد از شیر گرفتم همه چیز خوب شد خداروشکر
من خودم دهه هفتادیم.۳تابچه دارم۱۴ساله مادرم فوت شده.خواهرام سرزندگیشونن.مادرشوهرم هیچ وقت دلسوزنبوده بگه نوه دارم ازش بزارکمکش باشم دست تنها ۳تابچه بزرگ کردم.ب درس اولی میرسم.ب خوراکشون.مهمونی رفتن.اومدن مهمون.پسرمو مدرسه میبرم.میارم.هرروز موهامو شونه میزنم موهای دخترمو مرتب میکنم.گاهی ترشی میندازم.خرده ریزخیاطی میکنم.الانم پسرکوچیکه بخابه.میرم ظرف بشورم.یخورده باید تنبلی روگذاشت کنار..گوشی زیادنگاه نکرد یاتلویزیون..قدیمیا ب همه کاراشون میرسیدن چون هیچ چیزدست وپاگیری نبود که معطلشون کنه.هرچی بود کارخونه بود.تربیت بچه بود.اون زمان بچه هام زیادبودن خوب بود بچه ی من بابچه عمه عمودایی همسایه هم بازی بود.الان انگارخودمونم دوست نداریم بچه بره باکسی بازی کنه.بنابراین تنها میشن.میشینن خونه ازماانتظاردارن مادرباشیم.غذابدیم.پرستارباشیم.دوست وهمبازی باشیم.معلمشون باشیم.هرجامیرن ماببریم.من خودم همیشه تنها میرفتم مدرسه اماالان پسرمو بایدببرم،ماها وابسته نبودیم.امابچه هامون خیلی وابسته ن وهمین کارای روزمره روسخت میکنه
کمکی زیاد داشتن و سخت نمیگرفتن وگرنه پنج تا پنج تا نمی زاییدن،بچه های الان خیلی باهوش و شیطونن
یادم نیست دیروز موهامو شونه کردم یا دو روز پیش ، منی که هر دقیقه شونه به دستم بود دوتا دسته گل دارم خدا بخواد سومی هم تو راه بزرگ میشن اینقدر وقت آزاد برا خودم دارم که حوصلم سر میره
قدیم ها هزار تا کمکی داشتن بچه ها باهم بزرگ میشدند تو فامیل بعدم کی مثل الان ما مادرها خودشون میکشتن برای بچه هامون
مادرشوهر من هفت تا زاییده خودش میگه یکیش هم یکبار روی پام یا بغلم نخوابوندم خودشون تو ننی میخوابیدن بیدار میشدن خودشون بازی میکردن
آی گفتی دقیقا نمیدونم قدیما چجوری نگه میداشتن
عزیزممممم
بنظر من دوسال اول خیلی برای مادر سخته
خدا به هممون قوت بده انشاالله
قدیما هم سختی خودشو داشت قبل بابام همه بچه ها مادر بزرگم میمردن بابام که نوزاد بوده مریض میشه مادربزرگم بدون چادر و کفش با پاهای برهنه میدوییده تا بیمارستان تا نجاتش بده،بعدا براش کفش آوردن و چادر و لباس مناسب، بعد میفهمه شیرش برا بچه هاش سمه و نباید خودش شیر بده،میگفت شیرم میرفت و من گریه میکردم،
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.