من از بچه ها بدم نمیومد توقع هم نداشتم بدون بچه بیان خونمون ولی وقتی بچشون هی بدو بدو میکرد و به همه جا کنجکاوی میکرد میگفتم چرا نمیگیرنش بعد الان میفهمم ک بچه تا یه جایی قابل کنترله بهتره اطرافیانم یکم درک کنن یکم خونه رو امن کنن مادر بنده خدا موذب نشه
دقیقا عزیزم هم گرده هم از این دست بدی واز اون دست میگیری بشدت باهات موافقم🤌👍👏👏
منم همینطور بودم مثلاً بچه های فامیل میومدن خونمون کلافه میشدم که چرا دست ب اینور اونور میزنن یعنی حاضر نبودم شمعدونایی که خیلی دم دست و خطری بودن رو حالا چند ساعتی ک بچه هست جمع کنم میگفتم دکورم ب هم میخوره حالا میفهمم بنده های خدا مادراشون چه عذابی میکشیدن تا اینا رو کنترل کنن
دقیقا منم همینطور بودم
بچه دار میومد خونم بهم میریخت دست به همه چی میزد تو ذهنم پدر و مادرشو مقصر میدونستم ولی الان درک میکنم که بچه ها مخصوصا تو مهمونی قابل کنترل نیستن یا باید مادر بنده خدا بشینه تو خونه بپوسه یا اطرافیان درک کنن دیگه
دقیقامنم👏👏👏
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.