۱۱ پاسخ

آره بچه فقط بازی و توجه میخاد
دادی ک ما می‌زنیم روشون بخاطر بی حوصلگی خودمونه

انقدر دوست داشتم من یا همسرم یه چند روزی بریم یه شهر دیگه از هم دور باشیم یکم😂😂

همسر من آخر اردیبهشت به مدت یک هفته سفر کاری داره و من از الان غصه‌ام گرفته که این دوری رو چجوری تاب بیاریم
البته پدر مادرم هستن و رابطشون با سپهر عالیه ولی خب بسیااااار بابایی هستش
این نکته ای که گفتین رو حتما لحاظ میکنم توی روابطم 🥰

منم همین طور برای اولین بار پسرم بردم پارک چقدر خوشش اومد هنوز صدای خنده هاش تو گوشمه اما حیف پارک دوره و من کمرم درد میکنه وگرنه هر روز بردن خیلی تو آرامش بچه ها تاثیر مثبت داره

پارک و مخصوصا سرسره بازی عالیه.بچه انرژیشو تخلیه میکنه.دختر من همرو میزد حول میداد ولی از وقتی هرروز میبریمش پارک انقد آروم شده.دکتر میگه چون انرژیشو تخلیه میکنه.قبلا یجور خشم درونی داشت انگار

دقیقا منم چند روزه خییلی دارم رو اعصابم تسلط پیدا میکنم و بیشتر با رادان وقت میگذرونم دقت کردم ماشالله شکر خدا خیلی از نق زدناش کم شده

دقیقا عزیزم
بچه فقط و فقط با بازی آروم میشه
یه حرف در حالت عادی باید ۲۰۰ بار تکرار بشه بلکه بیشتر تا بچه متوجه بشه اما با ۵ تا ۱۰ بار تکرار در بازی کامل متوجه میشه.
بیرون از خونه بچه بزرگ میشه ما هر روز ۲.۳ ساعت بیرون از خونه میریم هم تو غذا خوردنش تاثیر زیادی داره هم نوع ارتباط و آرامشش

پارک واقعا جواب میده واسه بچه ها. من تقریبا تو تابستان هر روز مبین و می‌بردم پارک و بعدش حمام و آب تنی باورت میشه چقدر انرژیش متعادل شده بود. اصلا عالی

پسر منم عاشق اینه ک باهاش بازی کنیم. وقتای ک چن نفری دورش میکنیم و بازی میکنیم باهاش ایقد شارژه و خوشحال ایقد بپر بپر میکنه میدوئه خودش زمین میندازه از خوشحالی😅😅

😻😻😻😻

من هروقت قول میدم فرداش بدتر شدم و خشمگین تر

سوال های مرتبط

مامان آقا نویان مامان آقا نویان ۲ سالگی
سلام. وقت همگی بخیر. چهل و هشت ساعته که بدترین روزای مادریمو گذروندم. پسر من به خاطر الرژییش از ۹ تا ۱۵ ماهگیش اسهال بود‌. اون وسطا مثلا یه هفته خوب می شد و دوباره از نو. نهایت روزی هفت هشت بار. دو روزه نمی دونم از کجا بچه م ویرووسی شده. جالبه تا سر کوچه هم نرفیم سه چهار روزه. تو خونه بودیم. فقط باباش می رفت سر کار و برمی گشت که فقط احتمال انتقال از باباشو می دیم. روز و شبمون یکی شده. بچه م انقد این دو روز گریه کرده و ترسیده نمی دونم خوب بشه از ذهنش میره یا نه‌. از پوشک کردن می ترسه، از شسته شدن می ترسه، از حموم و دستشویی می ترسه، هر نیم ساعت یه ساعت اسهاله، و وقتی پوشکش کثیف می شه خودشو مثل چوب خشک می کنه و جیغ می زنه، دو روزه بازی نمی کنه. دو روزه انقد پاش سوخته که حتی نتونسته بشینه، از پماد و پماد زدن می ترسه، بازی و خنده فایده نداره. با اینکه معمولا خیلی کم پیش میومد با گوشی بخوایم گریه شو استپ کنیم، دو روزه فقط با گوشی یه لحظه ساکته. دو روزه آب، غذا و شیر نمی خوره. به زور دو دفعه تو خواب شیر می دم که بازم بعد خوردنش اسهال می شه و دوباره داستان ها شروع می شه. الهی که هیچ بچه ای تو دنیا مریض نشه، الهی که پدر و مادرا همیشه خنده بچه هاشونپ ببینن. من قوی نیستم در برابر این همه درد بچه م. وقتی شکمشو فشار می ده و می گه مامانی درد، قلبم هزارتیکه می شه. از خدا می خوام الان که بخوابه و بیدار بشه دیگه تموم شده باشه همه چی. بچه م بتونه بخنده، بازی کنه، آب بخوره. خیلی سخت گذشت خدا کنه به خیر بگذره🥺😭😭😭