من نیلماه دوست داشتم اول ولی بعد پناه شد🤩🤩🥰
من تا توی بیمارستان واسه سزارین ک رفته بودمم اسم انتخاب نکرده بودم
دیگه با همسرم کتاب حافظ رو باز وردیم و از تو اشعار حافظ انتخاب کردیم
ازیکسال قبل بچه دارشدن گفتم اگه دخترباشه قطعا اسمش شایلینه شوهرمم گفت قشنگه قبوله
عزیزم انشاالله نامدار باشه🥰😍
من میخواستم بزارم نفس ولی شد پناه😍یعنی حامی پشتیبان
ولی نمیدونم چرا ار ۱۰۰ درصد ۱۰ درصد میگن پناه چیه و نمیتونن صدا کنن پناه
من میخاستم بزار ایلیا،دختر شد حدیث
بعدش شوهرم گفت بزار حیدر من گفتم محمد حیدر الان اسمش محمد حیدره
همسرم گیرر داده بود به کوروش
منم دوس نداشتم به هر دری میزدم نظرش عوضشع
خودم ارمان خیلی دوسداشتم از مجردی
ولی همسرم بدش میومد
چنتا اسمچ با معنی نوشتم بهش گفتم یکیو انتخاب کن
بردیارو انتخاب کرد بعد من پشیمون شدم😂😂😂
کیاراد،اهورا به دلم نشت هیچی دیگه قبول نکرد ک نکرد
گفتم باشه همون بردیارو بگیریم چیز دیگه نه🥴
اگ باز بچه دار شم پسرشه اهورا
دختر رستا
البته نظر خودمم🤣🤣
در جریانی ک منم عاشق لنا بودم و تو خونه کلا لنا صداش میزدیم وقتی باردار بودگ
شوهرم یهویی اخر بارداری گقت لنا اسم کوچیکه و معنی خاصی نداره
بعدش گفت آیلین ❤️منم یهویی ب دلم نشست دیگه لنا خانم ما شد هاله ی ماه😍
تازه جالب اینجاست هنوز خالم اینا دخترمو لنا صدا میزنن😁😎میگن دیگه عادت کردیم
من اسم دختر رو قبل از ازدواج خاله شوهرم خدابیاموز شوهرم گفت بزاریم افاق و منم گفتم دو اسمی کنیم بشه لیلی گفت باشه حالا که اسم دختر من گذاشتم و انتخاب کردم اگه پسر بود تو بزار خلاصه من هر چی انتخاب میکردم شوهر یه بهانه ای می اورد تا تعین جنسیت گفت پسره خلاصه تو مستیاش و اینا میگفت تو بزار اول اسم تو باشه خواهرشوهرم واسه خودش انتخاب کرده بود به شوهرم گفته بود خلاصه هرچی بحث کردیم من میگفتم ماهور میگفت نه گفتم تیام گفتن نه خواهر جونش یه چی میگفت نظرش رو عوض میکرد فراز دوست داشتم گفت کیان گفت الکی اسم بچه دوست دخترم بوده خلاصه خواهر شوهرم اسم اهورا گفته بود گذاشت اهورا منم گفتم تو همه حرفات دروغه و دیگه تا عمر داره به خاطر کارش نمیبخشم
منم از مجردی اسم یاسین ویسنا دوست داشتم ولی چون به سختی بچه دار شدم نذر کردم دختر دار شدم بزارم رقیه یا نرجس پسر دار شدم بزارم حسین یا علی اصغر که انتخاب باباش نرجس شد
من از همون اول میگفتم ماهلین شوهرم میگفت آوا ،دیگه همون ماهلین گذاشتیم
من خودم گذاشتم، اسم هانارو مامانمو خواهرم و خودم انتخاب کردیم ماهم درگیر معنی اسم بودیم دوسه ماه فک کردیم هرروز اسمارو نوشتیم اول گفتم لیانا بعد عاشق هانا شدم😍
ما از قبل اسم انتخاب نکرده بودیم من خودم اسم دختر سوین و پسر هامین دوست داشتم ولی همسرم ازمایشم که مثبت شد گفت آیهان گفتم حالا دختر بود چی گفت نه من میدونم پسره اسمشم آیهانه
آخرم آیهان شد
نگم براتون
موژان النا زهرا فاطمه ریحانه نیلا حسنا مهوین ........لنا ..... اخر سر موندن زهرا و لنا که لنا رو انتخاب کردم نظر خودم بود
من ده تا اسم رو گفتم..همسرم از بین اونا دوتا انتخاب کرد فرهان و ارمیا که شب آخر ارمیا انتخاب شدش🤗
اول سلنا بعد شد آیلین😍
من آرتین میخاستم و دختر هم دلارام
اما اسم پسرمو گذاشتیم آرتا
من سر بچه های اولم وقتی هنوز جنسیت معلوم نبود گفتم پسرمو میذارم ماهان چون معنبشو خیلی دوست داشتم و ۶سال پیش اسم تکی بوددخترمم هم میخاستم بذارم ملینا چون تو مطب یه نفری ک بچشو بدنیا اورده بود دکتربرای تشکر یه قاب بزرگ شعر قشنگ هدیه کرده بود زیرش نوشته بود از طرف ملینا بعدش مامانم گفت بذارش باران بهم میاد بخاطر دل من بذار خیلی دوست دارم ودرآخرشدن محمدماهان وباران،،،،، سر بعدی چون ناخاسته بود هیچ ذوق اسمی نداشتم اصلا نمیدونستم چی بذارم همه چی انتخاب میکردم ومیگفتم ولی اخرش مبگفتن نه فقط ماهان و دوست دارم تا روز اخرم بچم اسم نداشت دیگ ده تایی نوشتمو دادم شوهرم گفتم تو انتخاب کن رادین،شاهان، رایان،اریا،ارمان، ایدین،ایهان،شایان ،ارین و یکی دیگ خیلی سخت بود خدایی اخرم شد محمدشایان یعنی ستوده شایسته (سزاوار)
داستان ما یکم پیچیده شد برا اسم
تو اقوام شوهر هیچکس دختر نداره همه خواهر شوهرام و برادرشوهرام دوتا دارن منم میگفتم پسره دیگه خلاصه داشتیم اسم پسر انتخاب میکردیم تا رفتم سنو تعیین جنسیت گفت دختره هرچی بنده خدا گفت دختر من باور نکردم خلاصه تا ماه ۹ باور نکردم چون همه میگفتن پسر علائم همه پسر بود خلاصه رفتم بیمارستان بستری شدم زایمان کردم گفتن دختر ولی تو دل خودم برا خودم آیناز انتخاب کرده بود شوهرم بنده خدا مونده بود خلاصه تو بیمارستان یه دفعه شوهرم گفته بود اسمشو میزاریم ملکا 😂😂 منم خبر نداشتم بعدا ک ازش پرسیدم گفت یکی یه دونست باید یخ فرقی باشه بینشون ملکه ست دخترم اینجوری شد خواهر😁
من اون اوایل میگفتم من ۴تا بچه میخوام دوتا پسر دوتا دختر.پسرام یکیش امیرعلی یکی مسیحا.دخترامم یکی پناه و یکی نفس.ک الان دوتا پسر دارم هیچ کدوم از این اسمام نذاشتم.🤣🤣🤣
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.