۷ پاسخ

خیلی قشنگ بود 🌺
واقعا من بارداری سختی داشتم دوقلویی واقعا سخت ، حتی ی روزم نمیتونستم بکشم . ولی این حالمو از حاملگی بیشتر دوست دارم . هرچقدر اذیتم بشم ولی اون حال خیلی بدتر بود ، البته به توان و اعصاب ربط داره

یعنی قشنگ ترین متنی بود که تو این ۹ماه خوندم

اگه یکی مثل من حساسیت به جفت داشته باشه چی باید بگه؟؟😔😔
شب و روز باید بدنم رو بخارونم
آلان که تو رختخوابم پتو سیخ شده تو بدنم، پوست بدنم رو همه چی واکنش نشون میده
فکر کنید از ۲ ملیون زن باردار یه نفر حساسیت به جفت میگیره
یعنی آدم اینقدر کم شانس😔😔

حاملگی خودش کلی درد استرس داره بچه هم بدنیا بیاد هم یجور دردگیر میشه ادم ولی همه چیش شیرینی خودشو داره الان خیلی اذیتم انقباض دارم که فشار میده به رحمم بچم خیلی عجله داره زودتر بیاد

واقعا...هرشب تو گهواره نگاه میکردم یه روز اضافه شه
اولاش با استرس لکه بینی بعد با غربالگری ها و سلفری و بعدش کیسه آب و زایمان زود رس..
حتی عرق میکردم و لباس زیرم خیس میشد همش استرس میگرفتم از کوچکترین ها تا بزرگترین ها..
الانم خداروشکر ..
ولی واقعا فک نکنید بعدش آسایشه

تک تک حرفاتو با پوست استخوان دارم درک میکنم ..کارم شده نشستن پیشش و نگاه کردن تو دستگاه که چشم بندو در نیاره..بخاطر زردیش یبارم کاچی نخوردم و انقد سردی خوردم تو این ده روز که بخیه هام جوش نخورده و امروز نکشید..توانایی ندارم کامل خم بشم بچه رو از دستگاه در بیارم وقتی گریه می‌کنه فقط مامانمو صدا میزنم بیا درش بیار نمیتونم..حالمم بده فقط میرم حموم گریه میکنم کاش این روزام زودتر بگذره

چقد منی🥹منم استراحت مطلقی بودم...

سوال های مرتبط