پسرم ۶ماهه شده اون یکی ۲سالو ۹ماهه شده دیگه حالی برام نمونده از صب کوچیکه رو صبحانه میدم پوشکشو عوض میکنم دیگه اون یکی رو صبحانه میدم تا میام خودم بخورم کوچیکه شیر میخواد دیگه شیر بهش. میدم میرم آشپز خونه دو دیقه نمیشه گریه میکنه دوباره بدو بدو میرم سراغش..بغلش میکنم دیگه اون میاد جیغ میزنه..باورتون میشه من الان. به زور نصف ظرفارو شستم ماکارانی گذاشتم برا ناهار..کوچیکه رو پامه شیر میخوره موهام شونه نزدم اتاق خواب پره لباسای جمع نشدست بزرگه الان تو حال برا خودش شعر میخونه پیراهنشم درآورده با شورت میگرده باباش از صب بیرون بوده ولی خدا خیرش بده اگه یکم این کوچیکرو نمیگرفت ناهار دیرتر آماده میشد ..حالا اینو خواب کنم برم بقیه ظرفا رو بشورم لباسارو جمع کنم به اونا ناهار بدم ..خونه رو جارو بزنم...آه خدایا نمیتونم صورتمو اصلاح کنم با بدبختی حموم میرم بعضی وقتا کوچیکه رو میزارم تو رو روئک دوتایی میریم تو حموم ...اوف کی بزرگ میشن خستم 🤕🤕🤕🥲🥲🥲🥲

۱۲ پاسخ

خسته نباشید خواهر این روزا هم میگذره خدا قدرت و توانش رو به ما مادرا داده منم دوتا بچه مدرسه ای دارم با یه پسر 3 ماهه ببین من با کار خونه درس و مشق بچه ها چه میکشم 😊

خدایی خیلی سخته😔😔😔منم خیلی وقتا کم‌میارم
دلم می خواد چند روز واسه خودم تنها باشم و کسی را نبینم
خدا قوت دلاور من

اخ اخ خسته نباشی دلاور🥺😍

منم همینطورم بیا بغلم
تازه با این اوضاع کمردردم دارم شدیدا
مادرمم خواهرش مریضه پیششه نمیتونه کمکم کنه

ومنی که باپسر۳سال و۵ماه و دخترم۸ماه به همه کارام میرسم تازه تایم استراحتم دارم تا همسری ازسرکار بیاد🤗

با تمام وجودم وضعیتتو درک کردم عزیزم خدا بهت سلامتی بده

من یکی دارم به زور غذا درست میکنم
سرم گیج رفت با تایپینگت🥲

میگذره عزیزم

من همش میگم چطور بعصیا با دوتا بچه کاراشونو میکنن
من با یکی واقعا وقت ندارم دستشویی برم
دیگه واسه شما واقعا سخته
خسته نباشی عزیزم ❤️ ایشالا یکم بیشتر باهات کنار بیان که انقدر اذیت نشی

خیلی زود میگذره نگران نباش

من یکی دارم ۳ماهشه خدایی هیچ‌کارم نمیرسم شب میرم حموم ک شوهرم بیاد بگیرهش کولیکم داره اذیت میکنه واقعا سخته شام‌حاضری بیشترمبخورییم یامیرم خ مامانم

خسته نباشی عزیزم بزرگ میشن دلت برا همینا تنگ میشه ی سال سختته بعد اون جفتشون یا باهم بازی میکنن یا دعوا😂🥰

سوال های مرتبط