۶ پاسخ

با عروسگ انگشتی و نمایش و داستان بچه ها اموزش میبینن مثلا غصه های مختلف بگو این موضوع تو دو تا داستان متفاوت یادش بده

دختر من ی مدت اینطوری بود هرکی میومد خونمون موقع رفتن گریه میکرد...الان اصلا اینطوری نیس ...بنظرم همه این دوره رو باید بگذرونن

عزیزم دختر من هر کی میومد خونه دنبالش گریه و اوضاعی داشتیم اینقد براش توضیح دادم گفتم گریه نکنی خدای مهربون برات سوپرایز میاره اول گفتم اگه یه بار گریه نکنه بعد شد چند بار الان خیلی بهتر شده و وقتی یکی میاد خونه و میره و گریه نمیکنه بغلش میکنم بوسش میکنم میگم افرین گریه نکردی و مامان خیلی خوشحاله

نگران نباش دختر منم دختر عمه شو میدید خودشو هلاک میکرد موقع رفتن الان بهتر شده

بگو نه نمیشه عزیزم باید بریم خونه خودمون پسرعموتم باید بره خونه خودشون هرچی گریه کرد رو حرفت وایسا
بعدشم یه فعالیت مثله فوتبال بازی اگه دوس داره انجام بدین کلا هرکاری ک دوس داره و از انجامش لذت میبره

عیب نداره عزیزم ی پروسه داره ک باید بگذرونه میدونی تو ی سنی هستن ک زود وابسته میشن
مثل پسر من ولی خب سرگرمش میکنیم تا بگذره بهتر شده

سوال های مرتبط