۶ پاسخ

آخه مگه بچه دعوا داره که دعواش کنی پدرو مادر خودش دعوای لازم رو میکنن شما برادر زادته دلت میاد بهش چیزی بگی به جاش بغلش کن بوسش کن بزارشون رو پات براشون قصه بگو شعر بخون

قبلش با مهربونی بهش بگو که با هاکان مهربون باش و خوب بازی کنین.وگرنه ناراحت میشم ازت یا باباش ناراحت میشه..
بعد هم سعی کن تنهاشون نگذارین

بنظرم دعواش کنی فقط پدر و مادرش ناراحت میکنی. چون خودشون دارن بچشون دعوا میکنن. تو میتونی فقط مواظب بچه خودت باشی آسیبی بهش نرسه حالا گوشی دستش بدی یا خوراکی بدی کنارت بشینه.

آخه شما چی میخوای بهش بگی وقتی پدر و مادرشم دعواش میکنن ولی باز حریف کاراش نمیشن. من جای شما بودم نمی‌رفتم تا یه کم بزرگتر شه اخلاقش بهتر شه. بالخره اونم بچه اس نمیتونی بزنی تو گوشش که. یا اگرم مجبور میشدم و میرفتم همش کنارشون بودم که جلوی درگیر شون و آسیب رسوندنشونو بگیرم

خودت برو بین بازیشون نزار بزنه اگه زد بگو دیگه باهات قهریم نزار بچت باهاشبازی کنه

بچه دومش ب دنیا اومده میگن بخاطر اونه رفتارش این شکلی

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۳ سالگی
مامانا این رفتارا طبیعیه از بچم یا اینکه باید نگران باشم
یه نمونه اینکه یه حرف رو ده ها بار میزنه مثلا مامان اجازه میدی برق رو روشن کنم میگم آره دوباره هی میگه هی میگه یا مثلا یه خوراکی میخواد میگم باید غذاتو بخوری بعدا میدم بعد یکسره در حین غذا خوردن میگه بخورم میدی بخورم میدی بیست بتر میپرسه هی میگه بله میدم عزیزم میدم بازم میپرسه این مدلی بودن با خودمه
بعد با هم سن و سالاش هم هست مثلا پسرای جاریم تقریبا تو یه رنج سنی هستن با حسین بعد با اونا هم همینطوری هست مثلا داره باهاشون حرف میزنه باید کل حواسشون بهش باشه خب اونا هم بچه هستن حواسشون پرت میشه دوباره هی صدا میکنه حرفشو از اول تکرار میکنه مثلا میگه داداش یاسین من موتور خریدم کافیه یه لحظه اون بچه نگاش نکنه دوباره هی میگه داداش یاسین داداش یاسین ده بار صدا میکنه و حرفشو تکرار میکنه، یا زور میگه همش بیاید فلان جا بشینیم بیاد فلان بازی کنیم مثلا گوشی دستشونه زور میگه گوشی من رو نگاه کنید همتون اگه دست به گوشی خودشون بزنن گریه میکنه، یه جورایی کاراش کلافه کننده شده نمیدونم چیکار کنم هر چی باهاش حرف میزنم گوش نمیده
مثلا دیشب جاریم تو ماشینمون بود میرفتیم جایی هی به پسر جاریم میگفت بیا ماشینارو نگاه کنیم بعد اون خوابش میومد میگفت نمیخوام این دوباره حرف خودشو تکرار می‌کرد از اول هی چی من میگفتم باباش میگفت میگفت آخه نمیاد ماشین نگاه کنیم انگار متوجه نمیشه میگیم خوابش میاد...این از این رفتارش
ادامه تو کامنت