حس پوچی میکنم نابلدی انکار هیچی بلد نیستم انکار بچه بزرگ کردن بلد نیستم
نمیدونم واقعا نمیدونم کمکم کنید توروخدا به تجربه هاتون نیاز دارم دخترم یک سال و نیم نمیدونم چجوری باید باهاش برخورد کنم چجوری بهش یاد بدم
میرم پای گاز گریه می‌کنه بیا بغلم کن میرم پای ظرفشویی گریه می‌کنه بغلم کن میخوام برم دستشویی جیغ و داد بغلم کن نشستم پامیشن کاری کنم داد میزنم بغلم کن فقط میگه بغلم کن همش بغلم کن کاری نکن کلی هم جیغ می نه برای هرکاری چجوری بهش یاد بدم خودش بازی کنه؟با خودش سرگرم باشه من یه ناهار بزارم یه کاری کنم حتی دستشویی برم نمیدونم موندم از تجربیاتتون بگید

منم یه دستشویی میرم همه میفهمن بسکم گریه میکنه .کلی کار دارم میگه بغل گشنمه میخام غذا بخورم نمیزاره همش میاد بشقاب منو با قاشقش میریزه بهم و..... عصبی میشم خیلی گاهی کم‌میارم خواب و خوراک درست ندارم جایی میرم غریبی میکنه از بغلم پایین نمیاد نق میزنه و.... ببین همشون همینجورن تا دوسالگی ادم امن زندگیشون ماییم .به این فک کن ک دلش میخاد همش پیش تو باشه تورو دوست داره تورو میخاد. میدونم سختته درکت میکنم ولی نزار ازت دل شکسته بشه .اون بچس چمی دونه وقت ناهاره وقت بازی نیس وقت بغل نیست .شده درحال شام پختن بودم اومده گیر داده جوری ک مجبور شدم گازو خاموش کنم فقط برم دور خونه بغلش کنم راه ببرم از تو حرص خوردم ولی وقتی سرشو گذاشت رو شونم گفتم کارا تمومی نداره ولی این دوران تموم میشه پس لذتشو ببر باهمه سختی هاش .بخدا اینقده ظرع شستیم و میشوریم اینقد کار بکنیم و‌تموم نشه .پس بیخیال .۲۰ سال دیگه کلی وقت داری کاراتو بکنی خونت تمیز باشه حتی بشینی بادل درست دستشوویی کنی و اون وقت خونت ساکت باشه بچت سر زندگیش باشه هی بگی کاش پیشم بود.بیخیاال خواهر چشماتو ببند نفس عمیق بکش لبخند بزن و با عشق بغلش کن پناهش تویی

دخترمنم همینه با تی وی یا باند آهنگ میزارم می‌رقصه منو بادش میرع

باید یه تایم براش بذاری که تو اون زمان فقطططط با دخترت بازی کنی نه هیچ کار دیگه ایی مثلا نیم ساعت.
بعد که خودش دیگه مشغول شد پاشی به کارات برسی و در این حد شعر هم براش بخون

ممنون حرفاتون عالی بود واقعا آروم شدم دقیقا همینطور که توصیف کردی دختر من بود منم به همین چیزا فکر میکنم اصلا کار خونه و تمیزی مهم نیس درحد یکم پیش بریم ولی امان از نیش و کنایه اطرافیان

عزیزم ببین چه بازی رو خیلی دوست داره
دختر من موقع اشپزیم میاد کابینتی که توش ظروف پلاستیکی و قابلمه ها هستن بازی می کنه یه قاشق چوبی هم میدم بهش مثلا آشپزی می کنه.
یا او دو تا ظرف لوبیا میریزم براش چند ساعتی باهاش سرگرم میشه

عزیزم سنشونه دختر منم همینه مدام دنبال من بغلم کن حوصلشون سر میره ولی جایی میریم ارومه و کاری به من نداره دیگه

عزیز وقت بیشتر بگذرون باهاش بعد بعل خواست یه چند دقه همون موقع ک میاد سمتت بغلش کن بزار زمین تو این سن اظطراب جدایی دارن کاریش نمیشه کرد باهاش دالی بازی قایم شو چند لحطع بعد خودتو نشون بده تا دورش بگذره ولی اینا تو بهتر شدنش کمک میکنه درضمن مامان بد یا نابلد تو بزرگ کردن بچه نیستی

باهاش وقت میگذرونی؟؟بازی میکنی؟؟
یا وقتی بغل میخاد غر میزنی سرش.
از بچگی بغل زیاد میکردیش؟؟یا نه اهمیت نمیدادی بهش