مامان های عزیز شما تو شرایط من بودین چکار میکردین همسرم یه جای دیگ کار میکنه سه هفته ای یکبار برای چند روز میاد مسئولیت دو تا بچه کوچیک رو دوش منه پسرم سه سالشه مدام در حال زدن دخترمه من دیگ از فبول این مسئولیت خسته شدم باید چکار کنم شما بودین چکار میکردین

ببین منم دهنم سرویس شده فاصله اشون سه سال ونیم .تازه من دو روز تو هفته مامانم کمکم می‌کنه یه روز میاد خونمون یه روزم میرم خونشون.ولی روزایی که تنهام دیوانه می‌خوام بشم.من دنبال یه جام بزرگه رو بنویسم کلاس و مهد حداقل سه روز تو هفته

مامان درسته سخته ولی خداروشکر کن برای امورات زندگی وکار میره مثل شوهر من برای تفریح وخوش گذرونی نمیره

پسر بچه شیطون می شه مهد بزار یا کلاس چند ساعتی بتونی آرامش داشته باشی

خیلی سخته راستش
به بچه بزرگتر بیشتر محبت کن

عزیزم من سه تت بچه شیر به شیر دارم شوهرمم خونس ولی تابحال هیچ کمکی برام نکرده یا یه جایی به کارم بیاد همخ چی رودوش خودمه فقط باید تحمل کنی تا کوچیکه بزرگ بشه و ازابو گل دربیاد اون موقع تمومه دیگ فقط مواظب باش دوباره بچه نیاری اینو از من میشنوی ک سه تا بچهدارم شوهرم صبح میره شب ساعت نه ده میاد ک غذا و تلویزیون و خاب بچه هارو هم ک من ازخونه بابام اوردم انگار وجود ندارن برااین

عزیزم جای من بودی چیکار میکردی شوهرمن دوماه سرکار ی پنج شنبه جمعه میاد میری بچه همش بهونه میکند برا باباش

خانه ت از لحاظ مکانی نزدیک خانواده همسریا خانواده خودت باش تا حمایتت کنن.توامورات خانه وبچه.