۱۳ پاسخ

آره حتما بگو

بنظر من دیگه بچتو اصلا به اون مهد نبر

مربی های بی سواد و آموزش ندیده همینه دیگه

حتما حتما حتما بگو .

سلام الان که اینوخوندم خیلی ناراحت شدم،شمابایدمیرفتی جلووباهاش برخورد میکردی،مدیرمهدروصدامیکردین وبهش میگفتی وهمونجاجلو اون خانوم به مادر بچه میگفتی که چه اتفاقی افتاده.این جورمواقع اصلا کوتاه نیاید

به نظرم اول به خود مربی یه تذکر بده
خوبم نیست نون کسی رو اجر کنیم

سلام عزیزم حتما بگو
شاید اون بچه بعد این اتفاق بدخوابی یا استرس گرفته باشه بذار لااقل خونواده اش دلیلشو بدونند
خب اونی که میبینه صلاحیت نداره چرا مربی مهد میشه😑

به نظرم هم به مادرش بگو هم به مدیر مهد.معلوم نیس اون مثلا مربی چه جوری با بقیه بچه ها رفتار میکنه

صددرصد😐بچه دیگه ترس پیدا میکنه حتی از مدرسه

معلم نبوده عقده ای بوده من جات بودم باهاش بد برخورد میکردم چون همچین معلمی ممکنه با بقیه بچه ها هم همچین برخوردی داشته باشه

بگو عزیزم اون پدرو مادر علاوه بر هزینه ای که میدن روح بچشونم آسیب می بینه هم دوری مادر و تحمل کنه هم مربی بداخلاق

حتما حتما بگو
یه شخصی که خودش مدیر مهد بود میگفت هیچ وقت بچم مهد نمی‌برم چون این رفتار را زیاد دیدم متاسفانه قانونی هم نیست که بخواد باهاشون برخورد بشه

من بود میگفتم و قبلشم تاکید کن که بهش نگه چون شاید با بچه شمام لج بیفته مربی

سوال های مرتبط

مامان رضایار مامان رضایار ۵ سالگی
مامانا یع راهنمایی ازتون میخوام رضایار تا خرداد کسی نمی فهمید چی مسگه گذاشتمش مهد الان مثل خودمون جمله بندی داره اگه هم یه کلمه رو کسی نفهمه دوباره درست تکرار میکنه میفهمن مشکل من اینه رضایار شش تا حرف رو تا چند ماه پیش بلد نبود ولی الان ق رو کامل یاد گرفت ج چ ح رو وسط کلمات میگه ل ر هم چند روزه داره میگه در کل رو به پیشرفته من تا اسفند بهش فرصت داده بودم گفتم اگه خوب نشد میبرم گفتار درمان که دیدم الان پیسرفت کرده واسع همین مسگم چند ماه دیگه هم صبر کنم بمدیر مهدشونم گفتم گفت اکی میشه فرصت داره از طرفی من خودم اگه زوم کنم رو یه کلمه عصبانی میشه میگه بریم یه بازی دیگه غیر مستقیم باشعر وقصه بهتر یاد مگیره ولی یکم وجدان درد دارم اینم بگم نمیزارم تا سن مدرسه برسه اگه تا چند ماه دیگه پیشرفت نکنه میبرم گفتار درمان با اینکه میدونم الان گفتار درمانو همکاری نمیکنه ولی یکم عذاب وحدان دارم حتی مشاور دکترشم گفت بزار مهد اکی میشه کسی تو این شرایط هست
مامان رزا مامان رزا ۴ سالگی
مامانا یه سوال میپرسم اگه دوست داشتید جواب بدین. دقیقا چی توذهنتون بود که تصمیم گرفتین بچه دار بشید؟ یعنی چرا بچه دار شدین؟
علت خود من : من سالها یه کیست تو تخمدانم داشتم که خیلی درد میکرد و رشد میکرد. با دارو خوب نمیشد و دکترا گفتم باید عمل کنم. بعد چندتا دکتر رفتم و همگی گفتن حای خیلی بدیه و ممکن باردار نشی یا خیلی سال درمان کنی تا باردار بشی. منم سه سال بود ازدواج کرده بودم و تو زمان مجردی هم با شوهرم که اون موقع دوست پسرم بود هم خونه بودیم. یعنی سالها بود با هم بودیم و هر غلطی بگی من کرده بودم. دلم تنوع تو زندگی میخواست و با خودخواهی تمام دلم میخواست مادر شدن رو تجربه کنم و بخاطر کسب این تجربه میخواستم قبل اینکه ریسک عمل رو بپذیرم باردار بشم. که همینم شد. من حامله شدم و بعدش تو سزارین دکتر گفت این کیست رو بردارم احتمال بارداری بعدیت خیلی کمه. در اصل من به خاطر اینکه مادر بودن رو تجربه کنم و زمان زیادی نداشتم و نمیخواستم به سختی بیوفتم تصمیم گرفتم بچه دار بشم