۵ پاسخ

من با بازی میگم حتما انجام میده مثلا میگم بیا مسابقه ببینم کی زودتر اسباب بازی جمع میکنه یا چشامو میبندم میگم تا ده میشمارم برو دسشویی سریع میره ولی حالت عادی بگم انجام نمیده

لحن کلامتو‌عوض کنی انجام میدند.میخوای اسباب بازیشو جمع کنه بعد بازی بگو خودت جمع میکنی یا باهم جمع کنیم؟ گفت کلا جمع نکنیم بگو باشه ی ایده بازی بده ک توش جمع کردن اون بازیم باشه.ی مدت اینطوری کنی و ببینه مساله مهمی برات نیست دفعاات بعد دیگه بگی جمع کن میکنه.همه کارا همینطور.قاطعیت همراه با مهربانی خوبه ولی من میزارمش برای موارد اصل کاری و زمانی ک وقت و فرصت ندارم وگرنه اکثرا این مدلیا حلش میکنم.

ببین یه وقتایی ممکنه بچه دلش نخواد اون لحظه اون کار رو انجام بده ... خودت رو بذار بجاش مثلا بهت بگن این کارو همین الان انجام بده ولی دلت نمی‌خواد ...
من به ی بهونه ی دیگه اون کار رو می‌خوام ازش یا میگم باهم انجام بدیم مثلا جمع کردن اسباب بازی هاش میگم‌یدونه من یدونه تو، یا اینارو جمع کن تا فلان کار رو کنیم (خیلی دوست داره کارهای خونه کمکم کنه و این باعث میشه اونا رو جمع کنه بیاد کمکم)
برای سرویس بهداشتی هم میگم مثلا بیا بریم ببینم دمپاییات سر جایش هست؟ به دیوار تکیه دادن یا زمین؟ و اینجور چیزای منحرف کننده 😬😅🫠🫠🫠

تنبیه یعنی منم نمیذارم مثلا کارتون ببینه
یا اسباب بازی که جمع نکرده رو میذارم یه حایی دستش نرسه مثلا تا فرداش
مشاور به من اینارو گفت
الان امکان نداره پسر من حرفمو گوش نده امکان نداره

من دوباره تکرار میکنم طوری که چاره ای جزانجامش نداره وقتی که چون به صلاحشه

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
مامانا یه چیزی ذهنم و مشغول کرده ...من پسرم قبلا ک کوچکتر بود اینطوری نبود الان مدتیه ترسو شده...یادمه چند وقت پیش در حیاطمون چند دقیقه باز مونده بود یه سگ اومده بود تو حیاط پسرم دید و ترسید از اون موقع مدام تاکید داره ک در حیاط و ببند ...حتی تا تو حیاطمون نمی ره بازی کنه تنها همش باید باهاش باشم ...با بچه ها ی فامیل یا بچه هایی ک باهاشون یه کم رفت و امد داریم زیاد مشکلی نداره اما مثلا میریم پارک اگه چند نفر رو سرسره باشن دیگه نمیره میگه مامان زیادن .همش میاد کنارم میشینه امشب پارک بودیم با چند تا بچه کمی همصحبت شد یکی دوتاشونو هم میشناخت اما نمی رفت کنارشون یا باهاشون بازی کنه اونا میدوییدن تا سمت این میومدن می ترسید و خودش و جمع میکرد همش ...این بار اول نیست ک اینطوره....منم نمیدونم واکنشم درست بود یا نه 😔 گفتم مامان اگه نری با بچه ها بازی کنی میریم خونه یا من میرم ...یکمی میرفت کنارشون ولی با فاصله از اونها میدویید
خلاصه اینجور موارد اذیتم میکنه از وقتی هم کوچک بود من مدام پارک و بیرون بردمش با هر شرایطی این نیست ک بگم نرفته عادت نداره....در مواجه با بزرگتر ها اینطور نیست ...مثلا میره بهشون دست میده سلام میکنه غریبه هم ک باشن ...یا مثلا اگه یه بچه باشه غریبه هم ک باشه باهاش ارتباط برقرار میکنه اما وقتی چن تا ان انگار ازشون میترسه.....نمیدونم طبیعیه؟ باید چ واکنشی در برابر این رفتارا داشته باشم ک درست باشه ؟؟