۱۹ پاسخ

از قصد غرض که بوسش نمیکنن دوستش دارن به نظرم زیادی حساسی به روشم بیاری میسه کینه و کدورت

حالا بوسش کنن چی میشه عمه و خاله هستن دیگه

ب نظر من بوس ک اشکال نداره بزار لذت بچه راببرن نزار از بچت زده بشن اینجوری کسی دیگ طرفش نمیاد منم حساس بودم ولی دیدم از رو عشق وعلاقه اس لپشه دهن واینا نیس ک

عزیزم فقط تا چند ماه اول مادر باید فقط ببوسه بچه رو و پدر اونم کمتر چون غیر از مریضی های ویروسی یه سری ها تبخال دارن که خطرناکه برای بچه من کامنتارو میخونم تعجب میکنم از اینکه میگن حساسی چیزی نمیشه دور از جون حتما باید چیزی بشه تا متوجه بشن علمی چرا میگن نباید جز مادر افراد دیگه بچه رو ببوسن 🤔🤦‍♀️
این دفعه یهو برو تو یا به طور غیر مستقیم بگو دکتر گفته نذارم کسی بچه رو ببوسه منم گفتم قبلا به خانواده ها گفتم و انقدر فهمیده هستن همه رعایت کردن اینطوری میفهمه غیرمستقیم داری میگی و تکرار نمیکنه

چه لوسی تو ،اونا چقدر اسکلن میان بچت بوس میکنن که بخوای بگی بوس نکن من بودم محل بچت هم نمیزاشتم دمشون گرم که محلت میدن

وای چ حساس من سرپسراولم حساس بودم سردوتای دیگ عادی مهم نیس دیگ سراولی ک اونجوری میکردم کلاهمه ناراحت میشدن میگفتن کروناداریم سلطان داریم مگ کلاقهربودم باهمه ولی الان نه دیگ ترک کردم

من عاشق اینم خواهر شوهر و مادر شوهرم همش دور بچم باشن و بوسش کنن واقعا ذوق میکنم چون میفهمم ک بچمو دوس دارن پس توام لذت ببر از اینکه بچت پیششون عزیزه و خودتو ناراحت نکن و الکی غصه نخور و حساس نباش خواهر😜

باورکن آدم یوقتایی دلش میخواد بچه رو ببوسه،دخترمنو خونواده خودمو خونواده شوهرم میبوسن هیچی نمیگم،بچه داداشم ۶ماهشه زنداداشم چندبار گفت حق ندارید ببوسیدش،چندبار لبم تا سمت صورتش رفته برگشتم عقب،خب آدم مریض باشه که نمیبوسه مریض باشی حتی نباید بچه رو بغل کنی فقط تبخال خطرناکه که طرف نباید داشته باشه اصلا،باورکن انقد زنداداشم حساس شده الان دیگه هیچکدوم بچه رو حتی بغلم نمیکنیم دیگه

عزیزم برو خداروشکر ک بچتو دوس دارن از نظر من هر بچه ای اگه مادرشو دوس نداشته باشی بچشم دوس نداری پس شک نکن توام براشون عزیزی ک بچتم دوس دارن

من شوهرم بچه ها ابجیش خیلی اذیت میکرد خواهرشوهرم امد پسرم محکم بوس ک پسرم ب جیغ افتاد گفت این بوس تلافی اینکه شوهرت پسرم اذیت کرد
منم خندیدم هیچی نگفتم ولی شوهرم گفت با من کینه داری چرا سر پسرم درمیاری

حساس نباش عزیزم. دوستش دارن که بوسش میکنن. بوس که طوری نیست. حساس شی خودت اذیت میشی

عزیزم‌خوب بوسیدن مشکلی نداره ک سخت نگیر بابا
بچه بزرگ میشه هزارتا چالش داره این ک بوس کردنه
بعدا یادت میره میشینی میگی بیخودی حرص خوردم
دختر من چنان بوسای ابداری میکنه ک دردش میاد منم حساسم ولی میگم عیبی نداره بزار لذت ببره

من که اعصاب درست حسابی ندارم همون اول گفتم کسی بوس نکنه ناراحت شدن گفتن فقط بچه تو مریض میشه؟ گفتم آره بچه من حساسه.
خواهر شوهر کوچیکه ازونجا که همیشه فاز قدرت نمایی داره کار خودشو می‌کرد
یه روز به شوهرم گفتم جلوشو بگیر وگرنه دهنتو پاره میکنم 😂
اونم رفت گفت.
خدا رو شکر سه ماهه قطع رابطه ام 😂😂
خلاصه دعواها و قطع ارتباطات خود را به من بسپارید.
نمیگم این کار خوبه ولی از وقتی اینجوری شد اعصابم آروم شد

کجا رو بوس. میکنن؟ نزدیک دهن نباید بوس کنن جاهاش دیگه مشکلی نداره ولی من کلا خوشم نمیاد بجز خودمون بقیه صورتشو ببوسن همش جوش میزنه

ی کلیپ هست اینستا بچه رو بوس کردن افتاده بیمارستان
پیداش کن استوریش کن
بگو لطفا نوزاد و بوس نکنید ک مادرش شرمندتون نشه

میتونی نری
اگه گفتن چرا نمیای بگو من چندبار گفتم بچه رو بوس نکنید ولی متاسفانه میبرن اتاق بوس میکنن
یا اگه رفتی بچه رو نده ببرن
بزار همش بغل خودت باشه

من بچه اولم هی گفتم بوس نکنید مادر شوهرم بگیهو میپرید بوس کرد بچم الرژی گرفتم بعد اون دیگه اجازه ندادم کسی بوسش کنه این دومی هم حتی نمیزارم بغلش کنه چ برسه ب بوس

دوسش دارن 🥹✨

😐😐😐😐😐 ایندفعه یجور برو حین ارتکاب جرم بگیرشون تیکه بنداز

یه جورایی به روشون بیار🙄

سوال های مرتبط

مامان داریوش مامان داریوش ۸ ماهگی
بچه ها توروخدا یه کم باهام حرف بزنین آروم بشم. تو کل بارداریم مادرم پیشم نبود یه غذای ویارونه بهم بده جهیزیه بهم نداد. تو دوران عقدم انقدر خونوادم اذیتم کردن ک کمتر ب شوهرت بگو بیاد و توام کمتر برو خونشون. زیاد نمیذاشتن باهم بریم بیرون. یه کاری کردن ک مجبور شدم بدون عروسی و جهیزیه برم خونه ی خودم و کلی حسرت ب دلم بمونه. تا زمانی ک بچم ب دنیا اومد سراغم نیومدن. چند روز هوای منو بچمو داشت و بعد رفتم خونه ی مادرشوهرم. خیلی کم میرفتم خونه ی بابای خودم فقط حموم بردنای بچم با مامانم بود. چند روز پیش بخاطر افسردگی بعد زایمانم مشاور بهم گفت برو سفر. بلیط گرفتیم برای کیش و چون هوا گرم بود مامانم گفت بچرو بذارم پیشش. دو سه روز کلا بچمو نگه داشت و دستشم دردنکنه. ازش کلی تشکر کردم . کلی سوغاتی براش خریدم. امروز ک دیدمش بهم میگه چرا من بهت زنگ میزنم داریوش خوابه؟ چرا انقد بچرو میخابونی بچرو خنگ میکنی. چون خودت راحت بخابی بچرو میخابونی. گفتم انقد ک من با بچم بازی میکنم و راه میبرونمش هیچکس اینکارارو نمیکنه. باز شروع کرد از خودش تعریف کردن ک چکار میکرده با بچم تو اون دو روز. انقد بهم گیر داد ک اشکمو دراورد برگشتم خونه. حالم خوب نیست اصلا. دیگه نمیخام ببینمش. حتی یه سیسمونی ام نخریدن برا بچم حالا دایه مهربون تر از مادر شدن. میترسم بخاطر اون دو روز برن همه جارو پر کنن ک بچه ی خاطره رو ما بزرگ کردیم😭