۱۶ پاسخ

منم معتقدم ما خانوما خیلی قوی تریم💪🧘

حالت بهتره رفیق💋

واقعا توانایی ندارن چندکار انجام بدن، سریع خسته میشن. امروز شوهرم دوتا پرده درآورد شیشه تمیز کرد، پسرم میگه بابا اگه ظرفم بشوری خیلی خوب میشه😂
بله من خواهرزادم ۳۰ هفته دنیا اومد تو دستگاه بوده و خواهرم میگفت اکثر نوزادای پسر نمیموندن ولی دخترا جون سختترن

نه قربونش برم انقدر خوب نگه میداره من میرم استخر میام، وقتی که خونه هست من اصن بچه نمیشورم تا ۴ ماهگی کلا حموشون با شوهرم بود بعدا هم یکی میشت یکی خشک میکرد

دقیقا مثل شوهر من دختر من به شدت وابسته است به خودم حتی تو مهمونی هم بیشتر بقل خودمه 😰😭🥴🥴

شوهر من که اصلأ نگه نمیداره🙃🙃🙃🙃

من شنیدم حتی موقعی که قراره جنین تشکیل بشه هم، اگه ایکس و وای وارد رحم بشه و سلول پسر باشه اما شرایط رحم آماده نباشه، هیچ جنینی شکل نمی‌گیره، چون حتما نیاز به شرایط خاصی دارن. ولی جنین دختر اینجوری نیست.
اینو دخترخاله‌م تجربی می‌خوند می‌گفت

من یه روز ۴ساعت خونه نبودم و دخترم دست همسرم بود.امدنی گفت الان فهمیدم چقدر کارت سخته.گفتم میخوای چیزی بگی؟(مثلا تشکری،قربون صدقه ای)😍😍گفت نه....فقط میترسیدم پی پی کنه نتونم بشورمش🫤

نخیر.غر غر نمیکنه ولی ولی اگر تو خونه مراقبت کنه که هم خونه و هم بچه و خودش رو باید بیام تر و تمیز کنم.اگرم بیرون ببره که اصلا بفکر تمیزی نیست و فقط بازی بکنه و بخوره.کلا از نظر اون چیزی به نام بچه تمیز وجود نداره بچه باید دیمی بزرگ شه.

حالا خوب همسر تو یکساعت نگه میدارع مال من ی ربع هم نمیتونه و نگه نمیداره

صد و بیست درصد ما زنا قوی تریم، شک نکن، من دیشب به همسرم میگفتم امکان نداره تو بتونی شرایطی که الان دارم رو تحمل کنی، اصلا نمیتونی،

من دخترم ۳ هفته زودتر اومد دنیا اره نرفت دستگاه خداروشکر

اره دقیقا میدم دستش میگم یکم بازی کن باهاش ت من استراحت کنم ب ۱۰ دقه نمیرسه میان تو اتاق ب عبارت ببینیم مامان چیکار میکنه
هیچی مرد دارم چیکار میکنم بزا یکم چشامو رو هم ببندم 😂😂

پسر شما هم دستگاه رفته ۳۵ هفته دنیا اومده؟ امیرعلی من ۱۲ روز دستگاه موند ۳۵ هفته

بله همسران ما هم همینن...
یعنی تلاش میکنه از زیر نگه داشتن امیرعلی دربره.اگه یه ساعت نگه داره احساس میکنه خیلییییی کار کرده😁.
همیشه هم میگه برا همینه بهشت زیر پای مادراست دیگه خدا به ما بهشت نداده که🫠

من که پدر و مادرم بچمو بزرگ کردن 😅

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۲ سالگی
سلام مامانا ،یکم درد و دل داشتم
من مامان دوتا پسر کوچولم پسر کوچولوی من الان یک سال و ده ماهشه خیلی روزهای سختی رو گذروندم الان که بچه هام بزرگتر شدن خیلی خیلی بی حوصله و عصبی شدم ،احساس کم بودن میکنم به حال مادرهایی که یک بچه دارن غبطه میخورم ناشکری نمیکنم عاشق بچه هامم ولی خب همیشه تو جمع ها و جاهایی که میرم من نمیتونم به دوتاشون برسم هم خودم و هم بچه هام سردرگمیم
احساس میکنم صبر و همه آرامشم رو برای همیشه از دست دادم از اون دختر اروم و صبور و مهربون هیچی نمونده انقدر که پسر بزرگم کولیک داشت و رفلاکس پنهان و تا هفت ماه همش گریه بعدش هم که لج و اعصاب خوردی بعدش هم ناخواسته باردار شدم یه بارداری سخت و پر از استرس چند روز قبل از زایمانم یکی از نزدیکام فوت شد و ووووو خیلی داستانهایی که پسر دومم داشتم
خیلی قوی بودم یه تنه و دست تنها بچه هام رو تا اینجا رسوندم ولی الان دیگه بریدم خیلی خسته ام بیشتر بخاطر اینکه نمیتونم مادر همراه و خوشحالی برای پسرام باشم ناراحتم ،دعواشون میکنم خودم بیشتر از اونا گریه میکنم و داغون مییشم ولی نمیتونم رو اعصابم کنترل داشته باشم چند جلسه تراپی هم رفتم ولی بخدا وقت اونم‌نداشتم و اصلا بهتر نشدم
ترو خدا تا وقتی از ارامش اعصابتون مطمئن نشدین بچه دوم‌نیارین چون واقعا از دنیا و همه چیزای مورد علاقتون که دور میشید هیچ یه مادر افسرده هم میشین
مامان هامین مامان هامین ۲ سالگی
امروز یه چیزی شنیدم خواستم اینجا بگم شاید واقعا لازم باشه اونم بحث مهم محافظت جنسی از بچه هامون و یاد دادنش
مامانمینا یه همسایه دارن که یه دختر هم سن پسر من داره و یه پسر ۷ ساله از نوزادی این بچه مامانش میسپاردش دست اونیکی همسایه که سه تا پسر داره تو رده سنی ۸ تا ۱۸ سال پسر وسطیش با داداش من دوسته امروز خونه مامانمینا بود با داداشم بازی کنه میگفت هانا دختر همسایه دیروز از صبح خونه ما بوده مامانش رفته تو یکی از شعبه های رای گیری مسئول صندوق شده گفتم پس دستشویی مامانت میبره بچه رو گفت اره ولی هانا نمیذاره پوشکش کنن من دستاشو گرفتم داداش دختره بچه پوشکش کرده من واقعا برام عجیبه که یه مادر چطور میتونه همچین ریسکی کنه اونم مادری که مذهبی خودش به شدت و چادریه من بحثم اصلا این نیست که مذهبیا باید بیشتر دقت کنن نه اصلا بیشتر میخوام بگم مذهبی غیر مذهبی نداره ماها باید حفاظت جنسی از بچه هامون از همین بچگی بهشون یاد بدیم درسته که پسرهای همسایه بچه های خوبین ولی اینهمه خونسردی یه مادر نسبت به این موضوع واقعا عجیبه برام کاش بفهمیم وقتی بچه دار میشیم در برابرش مسئولیم