۱۰ پاسخ

عاشق شدن حالا یچیزی ولی عشق دو طرفه بستگی به درکو شعور هر دوطرفم داره دیگه یکی میینی خیلی زحمت میکشه یکوچولو زبونش تلخ محبت چاپلوسی بلد نیس میگن بده یکی میبنی هیچ زحمتی نمیکشه خونوادشو به فنا میده الویتش چیزای دیگس ولی چرب زبون و و خوش اخلاق دیگه دیدگاه هررکسی نسبت بع زندگی یه جور دیگه ولی در کل جدای از قیافه و ظاهر اخلاق تا عشق خیلی مهم

والا ازدواج ما سنتی بوده
همو قبول داشتیم بله گفتیم
ب مرور زمان عشق و علاقه ک بوجود اومد و شدت گرفت

زمانی عاشقته که حرفاشو عمل کنه نکرد بدون الکیه

من‌گاهی فک میکنم ی طرفس ولی وقتی زحمتاش میبینم یا وقتی میبینم با مریضی من اونم درد میکشه میفهمم عاشقمه بیشتر ازعشقی ک من بهش دارم

همه مردا همینن با اینکه خودش منو انتخاب کرد منو اونو ولی با کاراش و بی اهمیتیش میگم منو دوست نداره فقط بخاطر بچه هاش بزور نگهم داشته .بعدم منم متنفر کرد از خودش

حقیقت اینه ک ادمها عوض میشن. خیلی وقتا ممکنه دونفر همدیگرو خیلی بخان. اما شرایط جوری پیش میره ک ادمها مثل قبل فکر نمیکنن. عشق فقط ی کلمه س. اینکه دونفر برای پیشبرد زندگی دارن درکنار هم تلاش میکنن و هردو از بودن کنار هم لذت ببرن این همون ارامشه و اسمشومیشه گذاشت عشق دوطرفه

از زحمت هاش از اینکه ازشکم ولباس وخوشی هاش به خاطر من زد از اینکه مثل یه کوه پشتمه از اینکه کارگری می‌کنه ولی میگه دلم نمیاد طلای تو رو بفروشم از اینکه من مریض میشم دیونه میشه از اینکه تو بچه وخونه داری کمکم می‌کنه از اینکه به خاطر من روبه روی همه وایساد

منو شوهرم از ۱۴ سالگی همو می‌شناختیم و می‌خواستیم خانواده من راضی نبود با هزار جنگ و دعوا خودکشی کردن بعد ۱۰ سال بهم رسیدیم الانم بدونه بچه داریم ولی بعضی وقتا شوهرم ی رفتار و حرفایی میزنه ک میگم این اون آدم نیست کاش هیچ وقت واس رسیدن بهش نمیجنگیدم

مال ما که اصلا هیچ عشقی وجود نداره.باهم دوست بودیم ازدواج کردیم ولی الان هیچ حسی بین مون وجود نداره

ودرددر

سوال های مرتبط