۸ پاسخ

من نمیدونم واقعا با خودم چکار کنم😪
کاش میتونستم یکم به خودم بگم بگیر بشین،وقتی نیکان میخابه من باید تمام کارامو بکنم
اصلا وسایل بازیش و ..حساس نیستم که رو‌زمین باشه یا تو اتاقش
ولی روی ظرفها و تمیزی آشپزخونه و تمیزی خونه حساسم
بعضی وقتا خیلی خسته میشم اما باز ول کن نیستم
یعنی شب اگه کارام مونده باشه اعصابم خورده😭

والله وضعیت منم اینجوریه خواهر نپرس چ خونه ای دارم به خدا هرروز کار میکنم دقیقا اون روز مهمون میاد کثیفش میکنند دیگه بریدم بچه مم مریضه بد جور گرفتارم

وای هرروزم همینه .حالا یه نوکر شوهر من میخواد

انگار بمب انداختن تو خونه😂تا پامیشم کار کنم نق نق نق

وای واقعا منم همش خونه بهم ریخته است تا جمع میکنم دوباره باید بزارم الان هم که میشینه باید دورش چند تا بالش بزارم که نیوفته اتاق هم کوچیکه یکی میاد انگار اومده سمساری حالم بد میشه خونه اینطوری تا می‌خوام ظرف بشورم آنقدر گریه و نق باز مجبورم بگیرمش همش بدم میومد ظرف تو ظرفشویی باشه تا می‌خوابه هیچ چیز دست نمیتونم بزنم که بیدار نشه از بس زود بیدار میشه الان عادی شده باز واسم این بهم ریختگی 😂.قبلا شب می‌خوابید الان دیگه خواب نداره واقعا خسته کننده میشه .منم کار میکردم بیرون الان فقط تو خونه نشستم دارم بچه نگه میدارم افسردگی گرفتم

من خونم همیشه تمیزه حتی یه ظرف نمیزارم بیفته خیلی حساسم

منم هرچی کار کردم حالا دوباره باید تکرار بشن بماند که چقدر خسته و خوابم میاد چند دفعه خوابوندمش باز بیدار شده اما بازم وقتی نگاش میکنم میگم فداسر جوجه کوچولو کارا هم ک تمومی ندارن هیچوقت

وضع همیشگی من

سوال های مرتبط