۱۲ پاسخ

مادر بودن خیلی سخته واقعا ولی بنظرم اگه اطرافیان خودشون یکم درک داشتن اینقدر سخت نبود

عزیزم... هممون حالت رو درک میکنیم، مطمئن باش مادر خیلی خوبی هستی

تجربشو دارم منم😢

قبلنا بقیه زیاد دخالت میکردن بهشون گفتم من مادر این بچم دلمم بیشتر از شما میسوزه صلاحشم بهتر از همه میخوام لازم نیست شماها نگرانش باشید

پانسمانش هم روزی یبار کافیه که عوض کنی
قشنگ پماد مالی کن و پانسمان کن

دیگه عزیزم گاهی واقعا بعضی اتفاقا ناگزیر هستن
هرچقدم مراقب باشی بعضی چیزا اینگار باید اتفاق بیفتن

الهی عزیزم... چرا سوخته؟؟وای من کابوسمه یعنی... الهی هیییچ مادری درد وناراحتی بچشو نبینه😔😔

والا این تزبیشعور بودن اطرافیان عزیزم

چای ریخته

حرف بقیه رو ول کن همسرت نیست کمکت؟

خودتو سرزنش نکن هر چقدر هم مواظب باشی بخواد چیزی پیش بیاد میاد به اطرافیان توجه نکن مهم اینه خودتت خودتو قبول داری پاشم خوب میشه سعی کن یه مادر قوی باشی که به درد بچش میخوره ولی اگه خودتو سرزنش کنی بیش از حد ناراحت باشی بدتر بدنت کم میاره و ناتوان میشی خواهری

خودتو سرزنش نکن هر چقدر هم مواظب باشی بخواد چیزی پیش بیاد میاد به اطرافیان توجه نکن مهم اینه خودتت خودتو قبول داری پاشم خوب میشه سعی کن یه مادر قوی باشی که به درد بچش میخوره ولی اگه خودتو سرزنش کنی بیش از حد ناراحت باشی بدتر بدنت کم میاره و ناتوان میشی خواهری

سوال های مرتبط