۲۴ پاسخ

عزیزم حق داری،میفهممت
خودمم همینجورم دلم یک هفته خواب راااحت،یه غذای با دل راحت خوردن
یه تفریح درست و حسابی میخواد و یه بدن مثل قبل سالم،اما ما خودمون انتخاب کردیم این سختی ها رو بکشیم عزیزم،قبول کن اون لحظه هایی ک میخنده انگار دنیا مال ماست و سختیا پر میکشن
مادر شدن از چیزی ک فکر میکردیم خیلی سخت تره،ولی این طفل معصوم ها چیزی جز توجه و محبت نمیخوان،ان شاءالله دلت و ذهنت آروم بشه عزیزم

حال این روزای منی..منم خستم بچه هام خستم نکردن ولی زندگیم خستم کرده

چقدر حرفا من بود

تنها نیستی
به همه اینا ک گفتی اینم اضافه کنم که زانو ام درد میکنه و دوروزه ورم کرده راهم نمتونم برم

شیر مادر دادن خیلی خوبه ولی این سختی هارم داره واقعا

منم دارم گریه میکنم
قربون حکمت خدا
شما شیر داری یه جور ناراحتی
من از بی شیری دارم گریه میکنم ک مجبورم شیرخشک بدم
اگ بگم یک کلمه از امتحان فردامو خوندم هم نخوندم
چشام از گریع باز نمیشه

منم همینطورم پسرم از ساعته شش صبح بلند میشه دیگه همش بغلمه منم خودم کمر درد و پا درد دارم ولی هیچکس درکم نمیکنه

اره واقعا سخته اجی با این شرایط چطوری درس میخونی

وصف حال و روز منو گفتی منم از دست بچه هام کلافم

چرا امشب همه حالشون بده؟ منم دقیقا همینطورم، دخترمو دو سه ساعت فرستادم خونه مادرشوهرم، به حال خودم نشستم گریه کردم! یکم خوابیدم باز با گریه بیدار شدم انگار قلب و مغزم دیگه کشش نداره

خداروشکر دخترم از اول آرام بود ولی خودم کمر درد ،زانو درد ،بی حالی دارم همه نوع ویتامین می خورم شدم ۸۴ کیلو وزنم زیاد شده چون ویتامین زیاد می خورم که بدن دردم بیفت ولی باز شبا خواب ندارم روزام از بی جانی توان کار ندارم خونم سگ می زنه و گربه می رقصه دین خونه کثیف من روانی می کننه من یک خواب بدون درد و یک خونه تمیز که برق بزنه مثل قبل ویک بدن پرانرژی می خوام

دقیقا مثل پسر من 🥺

اولا سلام خیلی خسته نباشی درکت میکنم با پوست و استخونم .دوما اروم باش همدردیم گریه و تومخی های بچه کنار والا من دیگه این ۹ ماه حداقل ۶ ماهشو دارم بغیر از جیغ بچه داد زدن باباشم تحمل میکنم چون بشدت ادم متوقعی شده .انتظار داره من اصلا صدام بالا نره خسته ام میشم کمنیارم داد نزنم به بچش اصلا از گل کمتر نگم .با اینکه فقط در حد خستگی کم اوردن میگم وای چی میگی اخه همش گریه میکنی.خلاصه که همدردیم غم نخور .سوما بهترین شیوه برای اینکه بچه سینتو گاز نگیره وقتی درحال گاز گرفتنه سرشو بچسبون به سینت وقتی حس کنه نفس نمیکشه ول میکنه این شیوه یعنی نباید گاز بگیری من با این شیوه تونستم محار کنم البته با تحقیق بهاین نتیجه رسیدم بچه رو خفه نکنیا ی لحظه سرشو بچسبون میترسه ول میکنه .چندباری اینکارو کرد انجام بده خودش متوجه میشه نباید گاز بگیره راحت میشی گلم .درنهایت فقط میگم خداصبرت بده

عزيزم ما ها خيلي گناه داريم دختر من يجوري ديگ از ٤ ماهگي تو بيداري شير نخورد شير خشكيه
هي شير درست كردم ريخت هنو ك هنوز نميخوره از گشنگي گريه ميكنه نميخوره چندبار دكترم بردم ميگ بخابون بده گشنه و با گريه ميخابونمش تا بخوره
بعدم ك ميخاد بخابه ي نيم ساعت تو ننو باااايد تاب بدم تا پدر كتفم در بياد تا بخابه اوايل خوب غذا ميخورد ي سه هفته اس همونم نميخوره ب زور بش ميدم بعدم ميريزم ميرههههههههه
منم بعضي وقتا دوتا ميزنم تو سر خودم از دستش
ولي خو چيكار كنيم اونا كسيا جز ما ندارن ناهم همينطور

عزیزم واسه زخم سینت حتما از کرم شقاق استفاده کن ، خواب گل پسرتم احتمالا شیرت خیلی پر چرب شاید رفلاکس می کنه ، شربت بی بی سد استفاده کن گیاهی هست آرامشش بخش شبا دو سی سی بده راحت بخوابه

الهی زود خوب شه واقعا سخته خداکمکت کنه عزیزم

دقیقا این منمممم

عزیزم این پیامت یادت میاد 🥰

تصویر

عزیزم غصه نخور
اینا ک گفتی همه همشو من تجربه کردم
پسر منم اسمش ماهانه الان ۴ سالشه
از وقتی دنیا اومد، حسرت یه خواب ۵ دیقه ای ب دلم موند
توی هر مرحله از رشدش،یه حوری اذیتم‌میکرد

دوروبریامون ب عمرشون میگفتن ندیدیم همچین بچه ای
اصلا اصلا گیر بازی نمیشد

ولی خداروشکر از ۲سالونیم ب بعد کم کم یکم بهتر شد

ک من بفکر دومی شدم
هر کی میفهمید حامله م تعجب میکرد
میگف واقعا چجپطور میتونی با وحود پسرت دوباره حانله شی
حداقل الان ک یه خورده بهتر شده، یکم استراحت کن

ولی من دلم بحال پسرم‌میسوخت
تنها بود و شدید نیاز ب همبازی داش

الانم دهترم ۱۰ ماهس و واقعا باهم همبازین و خوشحال

واقعا دخترم نسبت ب پسرم فرشته بود
تازه فهمیدم بچه بزرگ کردن چجوریه
برا خودش گیر بازی میشه یادم نمیوفته
پستونک و شیشه هم قبول میکنه
شباهم فقط دو سه بار بیدار میشه
ولی پسرم هیچی قبول نمیکرد
شب تا صبم سینم تو دهنش بود
وای

فدای خستگیات واقعامادربودن سخته هرمادری یه جوردرگیره بردینش دکتر شاید بی قراری وگریه ش به خاطرعفونته؟

امیدوارم ورق برگرده برات

خب غذا بده بهش همه بچه ها اینجورین

بعدا همینا یادت میره بچه دومم میاری😅

چرا؟؟؟الان ۸ ماهشه نباید اینجوری باشه خودش بازی نمیکنه؟

سوال های مرتبط