۷ پاسخ

دختر من زیادی اجتماعی شده به همه دیگه بلند سلام میکنه میخنده امشب بردمش پارک با چهار پنج خانواده و بچه ارتباط برقرار کرده میره پیششون حرف میزنه دوست ندارم دیگه اینطوری🤣

پسر من همینه
چ خوشش بیاد چ نیاد گریه می‌کنه

جمع شلوغی اصلا دوست ندارع
تو این دوسال یک بار نشده مهمونی بریم

حتی عید دیدنی جوری می‌رفتیم ک خواب باشه تا بیدار میشد گریه میکرد دگ وقت خدافظی بود...

کلن از نظر روان پزشکی ب من گفت فوبیای مکان جدید داره باید تا سه چهار صبر کنی...
خیلی سخته ولی چاره نیس

من رفتم عروسی عمش شیراز پدرمو تو این سه روز دراورد زهر کرد برام، نمیتونسم برگردم فقط اونجا پشیمون ک شدم هیچ حتا یذره خوشنگذشت بس گریه کرد

تنها نیستید

دخترخاله ی همسرم هم این طوری بود حدا رو شکر دو سال و خورده ایش بود دیگه کامل خوب شد

من خانوادمون شلوغ نیست و آدمی آرومم ولی پسرم خیلی تو جم رفتنو دوست داره ب خصوص تو بزرگترا موندن و نشستن پیشه بچها ک ببینه تو بازیشون چیکار میکنن
ولی اینجور موقها بپرس کدون اسباب بازیتو دوست داری با خودمون ببریم حالا ک بدش میاد از محیط شلوغ بگو چی دوست داری بخرم برات خونه خاله بخوریم به فلانی هم دوست داری بدی یا همینجور چیزا که خوشش بیاد.من این کارارو میکردم

می‌ترسه از آدما و محیط؟یا کلا لج می‌کنه که برین از اونجا چون حوصله‌س سر می‌ره

سوال های مرتبط