۱۶ پاسخ

شاید خواسته مراعات حالتو بکنه که بهت نگفته حتما پیش خودش گفته شما نمیتونی بری
فردا عیده شما دعوت کن هم ثوابه همم باعث کدورت نمیشه
بزار بچت که بدنیا میاد همه باهم خوب باشن نه اینکه بایه تصمیم نادرست همه از هم بپاشن وقتی قلبا از هم سرد بشه خیلی سخت میشه دوباره همه را دور هم جمع کرد

به نظر من دعوتش کن و آخر مجلس وقتی کسی نبود و خودتون بودی گله اتو بکن بگو ازت دلگیر شدم

جواب بی ادبی و بی احترامی رو با مهربونی و خوشرویی بده عزیزم
شما اگه کار زشت ایشون رو تلافی نکنی ، مناعت طبع و بزرگی شما رو میرسونه ، و خودش بهترین جوابه

عزیزم حتی اگرهم مراعات حالت وکرده باشه یه زنگ وبایدمیزد حالایامیتونستی میرفتی یانمیتونستی میگفتی نمیتونم بیام ولی ازاون طرف هم شمادعوت نکنی شایدباعث ناراحتی بشه توبه دل بزرگت نگاه کن نه کارای دیگران

شاید بنده ی خدا واقعا نیت بدی نداشته و فقط چون هم ماه های آخر بارداریت هست و هم بچه ی کوچیک داری فکر کرده ممکنه بیرون اذیت بشی.
به نظر من دعوتش کن اما خب بهش بگو که انتظار داشتی برای مهمونیشون دعوتت کنن

اول به شوهرت حتما بگو چون بعدش طلبکار میشه ک‌چرا خواهرش رو دعوت نکردی
یا میتونی دعوت ‌کنی ولی یجوری بهشون بگی متوجه شدی و ناراحتی

چیزی عوض داره گله نداره عزیزم کارت درسته

اگر شوهرت پشتته و قشقرق نمیکنه نه دعوت نکن

آره دعوت نکن

ت هم دعوتش نکن وظیفش بود دعوتت کنه احترام بزاره بهت وقتی خونت رفت امد داشت میومد میخورد حالا ت میتونستی بری یا ن ب خودت مربوط بود .ت هم دعوتش نکن .

وا این عقده یی بازیت چیه ؟!! تا الان دعوت کرده یبار نکرده نباید که همیشه همه همجا باشن

اری درست ترینه حتما حتما دعوت نکن

کاملااا کارت درسته چیزی که عوض داره گله نداره عزیزممم🤷‍♀️

یعنی همه رو دعوت کنی اونو دعوت نکنی؟
احسنت به شما اگه واقعا اینکارو کنی🌹

صد در صدکارت درسته عزیزم مثل خودشون رفتار کن

کاملاً کارت درسته

سوال های مرتبط

مامان مائده مامان مائده ۲ ماهگی
خانما یه مشورت
ده روز دیگه تولد دخترمه
از طرفی دخترم دوست داره همه رو دعوت کنیم و خونواده شوهرم شلوغن که جمعا ۴۰-۴۵نفر میشن و گفتم الان با این وضعیتم نمیتونم بزارم بعد از دنیا اومدن بچه که بازم بچه کوچیک واقعا گناه داره اذیت میشه هی ازین بغل ب اون بغل و خودمم تمام روز که چی بگم یک هفته باید درگیر بشم واسش وقت نمیزارم .....
از طرفی هم دستمون خالیه فعلا چون داریم خونه میسازیم و واقعا همچین مهمونیی نمیگم نشدنیه ولی خب سخته فشار زیادی به شوهرم هست
از طرفی هم جاریم قصد داره واسه بچش که پنج ماه با دختر من فرقشونه تولد بگیره و دعوت کنه ...
ولی خب تو خونواده شوهرم بجز یکی از خواهر شوهرام که یکی دوتا تولد گرفت دیگه هیچکس نگرفته همه خونوادگی بوده ....
حالا چه کنم بنظرتون میگم تولدشو سروقتش بگیرم و پدر شوهرم و بابام اینارو دعوت کنم فقط
از طرفی هم میگم میبینه دلش میشکنه و میدونم تولد بگیرم میگه چرا دوستامو دعوت نکردی
تولد چهارسالگیشه از تولد دوسالگیش گفته نینی هارو دعوت کن
کغزم داغ کرده بس فکر کردم