سوال های مرتبط

مامان ویهان مامان ویهان ۳ ماهگی
تجربه زایمان(پارت2)
فک کردم خونریزی افتادم اما همین که کف حمام یه مایع بی رنگ و لزج دیدم فهمیدم کیسه آبم پاره شده که یه رگه های خونی هم توی آب معلوم بود، راستش هول کرده بودم و فک نمیکردم این جریان رو توی خونه تجربه کنم، فک میکردم به درد میفتم و با روش هایی که یاد گرفتم سعی میکنم خودمو به فول برسونم بعد برم بیمارستان ولی حالا در حالیکه یه ذره هم درد نداشتم کیسه آبم توی خونه پاره شده بود، ما طبقه پایین مامانم اینا زندگی می‌کنیم وقتی به همسرم زنگ زدم گفتم کیسه آبم پاره شده قشنگ صدام می لرزید از استرس و بغض، اونم گفت توی راهه داره میاد خونه، از اونطرف هم زنگ زده بود به مامانم که بیاد پایین پیشم چون میدونه من در حال مرگم باشم به مامانم استرس نمیدم، قبلا یه جا خونده بودم از زمان پارگی کیسه آب تا مراجعه به بیمارستان اونقدر وقت هست که دوش بگیری و وسایلتو برداری پس تا بیان یه دوش سریع گرفتم، از قبل همه وسایل مورد نیاز بیمارستان رو که باید دقیقه آخر برمی‌داشتم رو توی یه کاغذ لیست کرده بودم و روی در یخچال چسبونده بودم، همسرم که اومد تا من لباس بپوشم اونم طبق لیست با کمک مامانم همه چیو آماده کردن و راهی شدیم...