الان ۱۵ روز درگیر مریضی شاهانم از قبلش هم شب قبل از مسافرت از تخت افتاد یهو پنیک شدم افتادم به خونریزی برای اولین بار شب سفر خیر سرم مسافرت رفتم هم پریود بودم هم باید حواسم به بچه ام بود که همسفرا اذیت نشن هم شوهرم مریض شد اونجا اومدیم خونه ک هر سه تا مریض شدن و مریضی شاهان ادامه دار شد
اصلا استراحت نداشتم انقد ک بغلش گرفتم دستم زیر سرم گذاشتم بیدار باشم شیر بدم تب چک کنم نفسش تو خواب میگیره درست نمیتونه بخوابه همش باید صافش کنم قطره بریزم مچ درد و دست درد گرفتم از بس راه رفتم از آشپزخونه به حال حواسم به بچه باشه کارای خونه غذا درست کردن پاهام دیگه قدرت نداره از بی خوابی دارم دیوونه میشم از یه طرف مریضی شاهان از یه طرف پسر بزرگه همش تو خواب حرف میزنه جدیدا همسرم هم ک هی از خواب میپره توهم میزنه منم خوابم سبک کلا یعنی میخوام بهتون بگم به معنای واقعی مغزم گا....ده شده به هیچ کاری نمیرسم همه کارارو هم باید انجام بدم حلیم درست کن آب طالبی بگیر ناهار شام بستنی بیار میوه بیار چای بریز خونه جمع کن اسباب سفره جمع کن غذا بذار یخچال یعنی دریغ از یه کار ک کمک کنن تازه اجازه هم ندارم عصبی بشم دیگه آخر شب صدای تلویزیون و فوتبال و قلیون و کلیپای اینستا حتی برام غیر قابل تحمل میشه 😭
یعنی این مریضی تموم بشه من ک میدونم یه روز آرامش ندارم ولی حداقل دیگه دغدغه مریضی ندارم جسمی کم آوردم 😭

۷ پاسخ

عزیزدلم
انشالله همه چیز درست میشه و شاهان کوچولو سالم و سلامت باشه زود زود خوب بشه این کوچولوی ما که هدیه بزرگی باشه برا مامان گلیش

تقسیم کار کن یه بارش هم خودتو ببین

خدا قوت بهت.کاش میشد کمک بگیری دست تنها خیلی سحته

عزیزم درکت میکنم خیلی خسته شدی این چند وقت
کاش یه کمکی بگیری بیاد یه خرده کمکت کنه و حداقل خونه رو تمیز کنه

خدا قوت بهت بده عزیزم اما زیاد زندگی رو به خودت سخت نگیر لازم نیست همیشه همه چی پرفکت و عالی پیش بره

اخی عزیزم واقعا مادر شدن خیلی سخته ان شالله خدا بهت سلامتی بده مادر قوی باشی ک از عهدش بر بیای خدا شاهان عزیزم زودتر خوب بشه

عزیزم درکت میکنم سخته خداقوت واقعا ولی سرمایه مادری من همیشه میگم خدابهم توان وصبربده این روزام میگذره

الهی زودتر خوب بشین.
بلا به دور
الهی خدا قوت بده بهت
آمین❤

سوال های مرتبط

مامان Shahan مامان Shahan ۱۵ ماهگی
اینکه بچه من خیلی مریض میشه و گاها بی دلیل تب میکنه دلیلش واقعا نمیدونم من خیلی مراعات میکنم در حد معمول وسواس ندارم ولی مراعات میکنم گاهی شاید مسافرت رفتم خیلی حواسم به سرنا و گرما بوده یا بیرون از خونه مراقبت خودشو دارم خب هیچ مادری قطعا دلش نمیخواد بچه اش همیشه مریض باشه و وزن نگیره و بی حال و حوصله باشه
هر مادری دوس داره بچه ای که از وجود خودش از شیر خودش تغذیه کنه و سالم باشه
نمیدونم الان ک از عید قربون شاهان مریض خیلی دل نازک شدم هرکس حرف میزنه با تمام وجود سعی میکنم جبهه نگیرم و گوش بدم خب حرف باد هواست و هرکس شاید از روی دوس داشتن یه چیزی میگه
ولی بعضی حرفا میره رو مخم
مادرشوهرم برگشته میگه دوستش بهش گفته نوه ات انقد مریضی داره دیگه شیر مادر نخوره خوب میشه 😐😐😐
ببین خودش هم بعدش گفت بچه الان تابستون هوا گرمه شیر نخوره مریض میشه ولی هوا خنک شد شهریور از شیر بگیرش نمیدونم خیلی وقته حرفاش اهمیتی واسم نداره حتی این حرف خودش هم نبوده ولی همین ک گفته اصلا یه جوری رفته رو مخم دو سه بار به شوهرم گفتم من سم میدم انگار به شاهان ک همش مریض 🫤
میخوام ببینم واقعا مریضی نوزاد ربط داره به شیر مادر ؟ تا حالا توی اطرافتون کسی اینجوری شنیدین ک شیر نده بچه دیگه مریض نشه
هووووووف 🤯
انشالله به حق این روزای حسینی همه بچه های مریض و توی جا افتاده شفا بگیرند و معجزه اتفاق بیوفته برای پدر مادرشون 🤍