سلام‌مامانا یه تجربه واسه اونایی که مرددن واسه بچه دوم. فقط نذارین فاصله زیاد شه. نمیگم شیر به شیر. نه اصلا. فاصلشون ۳ ۴ سال باشه خوبه . بیشترش بازم نه بخاطر بچه ها بخاطر خودتون خیلی سخت میشه. مثلا ۷ ۸ سال یا بیشتر فاصله شاید به نظر آسون بیاد ولی از نظر روانی داغونین. بچه اول رسما تا اون موقع روانتونو ساییده بعد یه مادر له شده یه بچه نوپای شیطون که هیچی نمیفهمه رو باید مادری کنه. واقعا بعضی وقتا بهت زده میشی که من چجوری باید به این بچه خطرو بفهمونم در حالیکه خیلی راحت به بزرگه میگم و میفهمه. صبر و تحملتون کم شده. سنتون بالاتر رفته توان جسمیتون کم شده. کمکی اگه داشتین از شوهر مادر و مادر شوهر و اینا همه سنشون بالا رفته. مادرا عملا میانسال شدن و اصلا نمیتونن مثل بچه اولتون بهتون کمک کنن. شوهرتون هم همینطور. اگه هم کمکی نداشتین که واقعا از نظر روانی داغون میشین. خلاصه گفتم دیدم یه عده مرددن زودتر بیارن دیرتر بیارن. خواستم تجربمو بگم🥴

۶ پاسخ

دقیقا وضع الانم همین وای به دومی کلا کنسل پس

من ب عنوان کسی ک پسرم۴سالشه و دخترم۱۸ماهشه دارم پااااااااره میشم🫠

آره دقیقا یه مامانی بود میگفت کلن بچه دوم داشتن سخته و به قول مامان مهر و دل پاره میشی اول تا آخر خخخخ تنها خوبیه که داری میدونی بچت تنها نیست چه برای بازی های کودکانه چه وقتی که بزرگ بشه و بره تو جامعه . بعد وقتی فاصله سنشون زیاد میشه فک کن تو یبار این راه رو رفتی بچه اولت رو بزرگ کردی دیگه اعصاب نداری تازه باید از اول دوباره این راه ها و بری برای بچه دوم ولی با هم باشن درسته سخت ولی یبار اذیت هاشون رو میکشی تموم میشی دوتایی با هم بزرگ میشن

اینم اضافه کن که بچه اول حسادت میکنه به بچه دوم و درصدد هست آسیب بزنه بهش تو باید همه حواست بهش باشه

ولی من پسر بزرگم ۱۱ سالشه و این یکی ۱ سالشه واقعا راضی ام خیلی.زن داداشم و دوتا از دوستامم فاصله ی بچه هاشون همینقدره خیلی راضی ان.حالا نظر هرکسی فرق داره و مورد احترامه

اتفاقا بنظر من بهتره چون دوتا مراقبت نمیخواد وقتی هردو کوچیکن دوتا هستن که خطرو متوجه نمیشن

سوال های مرتبط

مامان مارشمالو🍡🍫 مامان مارشمالو🍡🍫 ۱ سالگی
دو تا روش برا از شیر گرفتن بچه، معمول و مرسومه که هر دوتا خسارتاشون، شاید اصلا به چشم نیاااان ولی در بعضی بچه ها، جبران ناپذیره.
روش اول👇👇👇
استفاده از هر ماده ی تلخ و  تند و تیزی مثل صبر زرد و فلفل و...
یعنی شب مادرو میخوابه، صب ا خواب بیدار میشه، اَ ننجانشم مششششورت گرفته، اونم بشش گفته هااااا، قربون دخترم بشم، فقط یه بار صبر زرد بزن اَ سر سینه ت، دگگگگگه بچه ت شیر نمیخوا🤦‍♀️
مادرم استفاده می‌کنه و میبینه آآآآابی رو آتش...

روش دوم👇👇👇
همون مادرو نه، یه مادر دگه ای😅، شب میخوابه، صب به این نتیجه میرسه میا بچه ش ا شیر بگیره، کلللللی هم ادعای علم و سوادش میشه که نههههه...صبر زرد و فلفل خیییییلی کااار بدیه، بچه اذیت میشه...
برا همینم می‌ره یه کم رب گوجه یا چسب زخم که روش با ماژیک قرمز شده میزنه به سینه ش و خیلی مهربانانه و با چشمای تنگو میگه: مامان آخ شده
و بچه م مثلا شیر نمیخوره دیگه🤦‍♀️


بقیش رو پایین میزارم لایک کنید بالا بمونه
مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۱ سالگی
کیا اینجا تونستن با غذا نخوردن بچه هاشون کنار بیان و بیخیال بشن؟
من واقعا یه وقتا اشکم در میاد
یه وقتا حرصی میشم
یه وقتا جوش میارم و واقعا خیلی خودمو کنترل میکنم واکنش یا حرکت اشتباهی نکنم که بعدا پشیمون بشم😔
آریا واقعا به معنای واقعی کلمه ماه هاست هیچی نمیخوره جز شیر خودم
یعنی در مقابل بقیه بچه ها
و فعالیتی که داره وافعا کالری دریافت نمیکنه😢🥺خیلی ناراحتم
دکترا هم چیزی جز اینکه بچتون نرماله نمیگن،نه راه حلی نه چاره ای
نرمال بودنش بخاطر اینه که قبل یکسال خوب وزن گرفته وگرنه واقعا از غذا هیچی به آریا اضافه نشده
الان چند روزه افتضاح تر
نه نیمرو‌میخورده نه پنکیک واقعا هیچ غذایی رو دوست نداره بگم فقط همونو میدم حداقل حرص نمیخورم
هیچ مدلی هم نمیخوره
الان هم وقت از شیر گرفتنش نیس
و در نهایت جدیدا به قدری وابسته و بغلی شده که اصلا نمیتونم گریه هاشو تاب بیارم و شیر ندم😭واقعا خیلی شرایط سختیه
میخوام بیخیال باشم ولی نمیتونم
و بخاطر همین دارم کم میارم دیگه...