تو دیوونه نیستی مادرشوهرت عقده ایه
یه بار که نذاشت یچه رو بخوابونی بگو پس اگه بچه بداخلاقی کرد خودتون آروم کنین من کمرم درد میکنه دیگه نمیتونم دوباره بخوابونمش بالاخره بچه گریه میکنه هر چقدرم که اذیت کرد تو کمکی نده قشنگگگگ که اعصابش ریخت بهم برو با منت از دستش بگیر و هی بگو خب نزاشتین بخوابه ساعت خوابش گذشته داره گریه میکنه اینجوری خیلی اذیت میشه بچم
قشنگ سرکوفت بده بهش
فقط جلوی گریه های بچه مقاومت کن و جلو نرو اینجوری یاد میگیره دخالت نکنه
بچه رو که بندازی به جونش آدم میشه
کم کم جا بنداز که بچه برنامه داره سر وقت باید بخوابه و....
واسه دوس داشتن و اینا هم بچه مامانشو با هیچکی عوض نمیکنه😊
خب تو چرا اون میگه بگو بچه میاد بغلت انجام میدی خودتو بزن به اون راه برو سراغ یه کاری ، موقعی که میخوابونی ببر تو اتاق بگو جای خلوت میخوابه در هم ببند که نیاد تو اتاق
روانی. مادرشوهرت یه عقده ایه بلافطرست
ولش کن بابا
مادرشوهر منم دقیقا همینه
ما هم همینجوریم😑
ببین مادر ضعیفففففففف نباش شیر ماده ی غرااااان باش. الان انقد ضعیفی چهار روز دیگه تو سر بچتم میزنن و جرات نداری دفاع کنی ازش. عین ماده شیر سینه سپر کن بفهمن مادر یعنی چی. مادر شوهرم یه بار گفت غذاشو ول کن بذار اول خودمون غذا بخوریم از دهن میوفته.... گفتم شما بفرما انگار خیلی گرسنه ای منتظر منم نباشید تا بچمو سیر نکنم خودم غذا نمیخورم. رفتم شروع کردم غذا دادن به بچم توی صورتشونم نگاه نکردم
خوش بحال خودم که زیر ده روزه یه دعوااااااا ی شدید جلو همشون گرفتم به شوهرم گفتم چرا خواهرت بالا سر بچه منه توی اتاق؟ گفت ما بچه رو توی اتاق تنها نمیذاریم...گفتم خیلی اشتباه میکنی من تنها میذارم بیا بیرون. شوهرمم جلو مامانش و یه تا خواهراش و مامانم شستم و پهن کردم. دیگهههههههههه کاریم ندارن جز بعضی وقتا ک جومیگرشون وگرنه فلش تانکو همون اول کشیدم رو همهههههه . یه بارم توی دعوا گفت بچمو میخوام ببرم خونه مامانم گفتم نمیتونی چون قبلش قطعا جنازتو میندازم اگه دست به بچم بزنی...... همون شد😃😃😃😃 الانم توی دعوا میگه بچه تمام و کنال مال خودت🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
کاش یکم ما مامانارو درک کنن و با این حرفاشون بچه رو به مادرش بدل نکنن کاش یاد بگیرن دخالت نکنن منم دارم با همچین چیزایی سر میکنم گاهی خستم میکنن با حرفاشون بخدا نمیدونم چه کنم
من دوتا بچه کوچیک دارم سر زده میان بعدم هی میگن غذا براشون بپز بخدا میپزم ،میگه شیشه و پستونک بچه رو بشور میگم باشه با مایه مخصوص کودک میشورم ،میگ شیری که برا بچه درس کردی ابش خیلی جوشه نمیتونه بخوره در حالی که همیشه دمای اب و چک میکنم ،تا لباس میخرم براشون هی میگن چیه گرمه ،سرده ببین دایه مهربان تر از مادرن اینا کاریم نمیشه کرد
وااای این خوده خوده مادر شوهر منه ، از اول تو کارم دخالت کرده دقیقا میاد میگیرتش نمیزاره بخوابونم میگه نجاتت دادم ، انگار از دست جلاد نجاتش داده ، چند روزه باهاش حرف نمیزنم راحتم راااااحت
من دقیقامث توام حالم ازکاراش بهم میخوره هرچیم مقاومت میکنم دست ازکاراش برنمیداره
اینکه از رو پات برمیداره واقعا بده. اصلا نذار دخالت کنه من امروز پدر شوهرم گفت بچه رو ببرم بگردونم گفتم چطوری گفت میزارم رو صندلی دستمم جلوش میگیرم گفتم نمیخواد خطرناکه. بخدا روانین واقعا بچه میخاد بخابه برمیداره خیلی راحت بگو نه. بچه خوابش میاد یا بگو تو کار مادرش دخالت نکنین برنامه خوابش الانه
هوووووف منم اصلان دلم نمیخواد بچم بدم بهش فقط وقت که بچه سر حال خوبه میخونش خدا نکنه مریض باشه یا گریه کنه اگه یک ثانیه نگه دارن
یا من حاملگیم پر خطر بود برام یه ظرف جا به جا نمیکردنبا اینکه سر کلاژ بودم الان دایه عزیز تر از مادر شدن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.