۷ پاسخ

اشتباه منو نکن پسر من الان دو سالشه امشب سه با سوپشو که له کرده بودم بالا آورد فقط میکس میخوره بیچارم کرده
دکتر بردم گقت تقصیر خودته به بچه ادم غذای میکس نمیدن تو خودت باعث شدی اینحوری بشه
هر چی کفتم رفلاکس داشته هر چی نیدادم بالا میاورده قبول نکرد گفت از بالا آوردن بوه نمیمیره باید از اول عادتش میدادی
رلست میگه دخترمم رفلاکس داشت یک بار بهش میکس ندادم اینقدرررر بالا اورد ولی بازم میخورد غذای جامد الان ۱۵ سالشه زندست😂
راستی عزیزم الان دخترت که ۵ سالشه خوب شده؟. میتونه غذای جامد بخوره؟ یعنی پسر منم خوب میشه؟

دختر منم رفلاکسی بود .
از همون اول دکتر گفت به هیچ عنوان میکس نکن فقط و فقط با پشت قاشق له کن سوین فوق العاده خوش خوراک بود تا دوسالگی یعنی هرکی هرچی میداد دستش نه نمیگفت .
البته یه سری پرهیزم داشت بخاطر رفلاکسش

الان که روش blw اومده .‌و غذاهای انگشتی نرم میذارن جلوی بچه تاخودش بخوره ...

من این چیزا رو نمیدونستم تا۹ ماهگی‌میکس میکردم‌ ..بعد کم کم از برنج شفته و ماکارونی شروع کردم میذاشنم جلوش خودش با دست بخوره ..
بعد مواد توی سوپشو کم کم کامل له نمیکردم ..یسری چیزاشو له نمیکردم ... یا عدس کامل میذاشنم .
بعد دیگه توی دستگاه نمیذاشنم ک با چنگال له میکردم .جویدن ک یاد بگیره دیگه کامل بهش بده و له نکن ..میتونی نسبت ب غذا خودتون نرم تر برنج رو درست کنی

و اینکه عوق زدن ک طبیعیه ... باید بذاری خودش کنار بیاد بااین قضیه ..فقط باید حتما کنارش باشی .. اگه دیدی توی حلقش گیر کرده باید بلد باشی چطور زفتار کنی ... خم کنی بزنی پشتش .‌درمواقع خطر برعکسش کنی ... یا فشار ب زیر دنده هاش تا لقمه برگرده بیرون .. کلیپ ببین درموردش حتما .

اگه اطلاعات داشته باشی درمورد همه چیز استرست کمتر میشه .

عزیزم دخترتون حالت ببش حسی داره باید از گفتاردرمان کمک بکیرین

عسل تا هشت ماهگی فک کنم میکس میدادم دیگه با قاشق له میکردم
برا زهرا ب کل میکس نکردم و از همون اول با قاشق کوبیدمو دادم
اگ هم اشتباه نکنم از همون پنج ماهگی شروع کردم با فرنی

پسره منم اینجوری بود بیش حسی داشت بایدببری گفتاردرمان کمکت کنه

یعنی دختر اول شما رفلاکس داشت و غذای بافت دار و جامد رو عوقش می گرفت و بالا می یاورد ولی شما کوتاه نیومدین و بهش دادین تا یاد گرفت.

سوال های مرتبط

مامان آقا رضا مامان آقا رضا ۵ سالگی
سلام دیشب حمله عصبی بهم دست داد آمبولانس زنگ زد شوهرم
بیایید براتون تعریف کنم
چند شب پیش داشتیم می رفتیم مهمونی یه خانمی به شوهرم زنگ زد بعد مدام می گفت فردا زنگ می زنم فردا زنگ می زنم شوهرم بهش می گفت بله بفرمایید هی می گفت فردا زنگ می زنم
بعد من به شوهرم گفتم کی بود گفت نمی دونم بهش گفتم شماره اش را بده زنگ بزنم ببینم کیه داد من هر چی زنگ می زدم وقتی می دید من زنم جواب نمی داد
منم براش نوشتم شمارت را می دم به پلیس زنگ نزن کثافت
تا دوباره فردای اون شبم با شوهرم بودیم ساعت ۸ شب زنگ زد شوهرم جواب داد روی آیفون فقط می گفت سلام خوبی بعد شوهرم گفت با کی کار داری قطع کرد
دو شب گذشت زنگ نزد تا دیشب ساعت ۱۲ زنگ زد شوهرم جواب داد و گفت اشتباه می گیرید شوهرم بهش می گفت این شماره را من خریدم مال کس دیگه ای هست
بعد خوابیدیم ساعت یک و نیم زنگ زد شوهرم گذاشت رو آیفون زنه گفت سلام شوهرم بهش گفت چرا ساعت یک و نیم شب زنگ می زنی مزاحم نشو بعد زنه هی می گفت سلام جواب سلامم را بده
بعد که قطع کرد من رفتم دستشویی داشتم فکر می کردم به شوهرم بگم فحشش بده شمارش را بلاک کن که یک دفعه تمام بدنم یخ زد و دست و پام چوب شد و افتادم چشمام دیگه جایی نمی دید
شوهرم زنگ زد به اورژانس اومد گفت فشار عصبی بعد یه مدت خوب می شی
آخه مغزم هزار راه رفت که چرا زنگ می زنه و اگه صبح زنگ بزنه شوهرم را گول برنه چی و فلان