۲۰ پاسخ

والاهرکی بگه دادنمیزنه دروغ گفته 🙂

اره بابا راحت باش منم اینجوریم😅😅 البته بچه هام بزرگترن

والا بی داد وبیداد نابی 😂امیش بعضی وقتایک وای لی قلس دبم ...هر چند امن سعی دکم زور زور کم بیه ...چون اگر کمک تندی قسه لگل بکم ادی وا دگری کاری هیچ شتک نیه وکلا اخلاقی خرابتر دبه

دوینه ایواری او جیرانانه کوتیان زورتان شر دبی له گل منداله کان کوتم اری والله دیان کوت اری دنگتان دی😂

تا دلت بخواد داد نزنم اصلا حسابم نمیکنه توخونه

امن هینده دقیژنم اغاکم دلی دنگو دگاته سری کوچه ی امیش خو ناراحت ناکم چون شهینو مهنازو میناش دزیقینن 😅😅😘😅
اوانه جیرانمن همو مندالی هم سن منیان هیه 😘😅😅😂😂😂😂

ولا امنیس وام جلی وایه وا دقیژنم گلوم دیشه

من کم داد میزنم ولی اکه همینم نزنم خوب میشه البته گاهی که کار خیلی خیلی بد کنه دستشم یه فشاری میدم 🤨

من خیلی سرپسرم کم داد میزنم.خیلی.اصلا گریه میکنه دلم ریش میشه ولی اگرم داد بزنم اصلا نمیترسه.خیلی لجبازه.خیلی بیش از حد لباس نمیپوشه.هرکارکنی برعکسشو انجام میده.کافیه مثلا کولرو من روشن کنم هم میره خاموش میکنه هم یه ساعت گریه میکنه ک چرا خاموش کردی.از همه بدتر دستشویی نمیره.

ادم دوتا بچه داشته باشه مگه میشه داد نزنه ؟! منیر پسرت کل روز نمیخابه کلا ؟

الان بخاطر حرف زدنش خیییلی دارم مراعاتشو میکنم🥴🥴😅😁

تا داد نزنم اندازه خر حرفم ارزش نداره
مخصوصا شبا موقع خواب😫😫😫😫😫

منم همینطورم مگ میشه داد نزد من یک روز داد نزنم روزم شب نمیشه خخخخخ تازه منم پسرمم بزرگه بادخترم بافاصله سنیشون زیاده همش دعوا دارن

دختر من چند وقت بود خودش میخوابید دو روزه میگه بزارم روپات دیگه اعصابم خورد سد کلی داد زدم

اره 😞😞😞😞

آخ دلم 🥹
فکر کنم یه روزی دلم میترک از داد زدن

بخدا من همین الان نزدیک بود گریه م بگیره
اینقد دخترم حرصم میده
جوابمو نمیده
لجبازی
بهانه گیری و...
یه ساعت طول کشید تا راضیش کردم بره دسشویی و بیاد بخوابه...
دارم دیونه میشم
دیگه رد دادم

خدا وکیلی سعی میکنم داد نزنم گناه داره وقتی سرسنگین میشم باهاش میفهمه، میگه مامان اینجوری نکن 🥺

من هی خودم و کنترل مبکنم و آخرش رد میدم صدام و میبرم بالا رادمان هم میگه یواش بگی میشنوم دیگع کلا همه چی تموم میشه من میخندم اونم به کارش ادامه میده

نه فقط تو اینجوری 😁😁😁😁😁

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۳ سالگی
‌‌امروز روز بدی داشتم ینی از ناراحتی فقط گریه کردم. دو روز پریودیم عقب افتاده این بماند. پسرم یکسالشه به شدت شیطون و اذیت کن ینی هیچ کاری نمیزاره بکنی دخترمم از صب فقط گریه جیغ و داد و بهونه الکی. دوبار جیش خطا کرد و یه بارم پی، پی که تو صورتش کرده بود هنوز نرسیده به دستشویی شلوارشو در آورد. بازم کثیف کاری کرد کلا دو ماهه پوشک و ازش گرفتم هنوزم اگه گاهی حواسم نباشه خطا میده جیش میکنه گی پس رو هنوز تو شورتش کاردرمانی میگه آمادگی نداره نباید میگرفتی ولی من حالا که گرفتم عالمم بیاد بگه دوباره پوشک کن و همه خونمو که تازه همچین شسته بودم دوباره به فنا بره من دخترمم رو پوشک نمیکنم. این از دخترم. شوهرمم که گاهی بی د کارین آدم رو زمین میشه بخدا امروز انقد از دست اونم حرص، خورم که بماند بهشم گفتم بخاطر این حرص دادناش نمیبخشم. بخدا من دوس ندارم آرزوی مرگ کنم هیچوقت نمیکنم چون اولا گناهه دوما بخاطر بچه هام نمیخوام بمیرم اما خیلی دلم میخواد یه چیزی بشه یه مدت برم تو کما هم خودم استراحت کنم هم شوهرم قدرمو بیشتر بدونه بفهمه بچه ها چقد اذیتم میکنن یکم درکم کنه واقعا امروز از ته دل و با چشم گریون اینو از خدا خواستم. بخدا که خیلی خستم ینی مادرای دیگم مث من انقد تو فشارن😔😔