۱۱ پاسخ

🥲 ما مادریم گاهی این اتفاق میفته

ریلکس باش توی برخوردو کاراش وسریع شیطونیاشو بیاره بخاطرت .خیلی رواعصابت بود فقط بسه بلند بگو چشماتو ببند و بغلش کن کل اعصبانیتت میریزه و بهترین تصمیمو بگیر.
منم اینجوری بودم ولی خداروشکر خوب شدم ب ایندش ک ممکنه عصبی بشه یا...فک میکردم .گذاشتم کنار

هر وقت خواستی سرش داد بزنی یادت بیاد اون جز تو کسیو نداره.

خودتو بزن به بی خیالی.اینجوری از سرت میوفته. مگه چه کاری انجام میده ک دعواش میکنی؟خونه رو بهم میریزه؟لباسشو کثیف میکنه یا هر چیز دیگه ای
تا وقتی ک کاری نکرده ک به خودش اسیب بزنه بیخال باش.همه ی کارا درست میشه ولی بچت یه بار بچگی میکنه نزار اینا تو دلش بمونه.
هروقت خواستی سرش داد بزنی یادت بیاد ک اون هنوز خیلی کوچیکه داد تو براش خیلی گرون تموم میشه دلش میشکنه.

برو تاپیک های مامان رستا رو ببین دیگه عمرا سرش داد بزنی😭😭😭😭😭😭😭😭😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

وای منم داد میزنم حتی چند بار زدمش بمیرم براش

ببخشید ولی اون از داد زدن چی میدونه از کجا میدونه داد زدن یعنی چی حرف بزن باهاش این باعث میشه حتی بزرگم شد با حرف زدن حل کنی نه داد و دعوا و کتک اگه اینو بفهمی داد نمیزنی
و اینکه این بچه به خواسته ما اومده به این دنیا پس هرچه در توان داری باید صبوری کنی

سلام ببینید منم پسرم خیلی شلوغ میکنه غذا به سختی میخوره همش در حال بدو بدو باید یه تیکه غذا بخوره هر موقع میخوام از کنارش تکون بخورم جیغ و گریه که منم بردار منم گاهی طاقتم طاق میشه میخوام داد بزنم زود به خودم میگم الان سرش داد زدم بدتر میترسه و گریه میکنه نمیدونه که مثلا تو این موقعیت گریه نکنه یا جیغ نزنه بذار یکم بزرگ بشه حسابشو میرسم ولی گاهی شده که عصبانی شدم و داد زدم منم گریه ام میگیره و دلم آتیش میگیره انقد ناراحت میشم ک حد نداره

من یبار داد زدم سرش اعصتبم خ خورد بود بعدش تا یه هفته شوهرم اتو گر فته بود ک سر بچه داد زدی میبرمش پیش مادرم!!! مادر اجوزش..... مردک بهانه گرفت حتی درکمم نکرد منم دیگ داد نزدم سر بچه...

پیش میاد متاسفانه🥹مادریم دوس نداریم این اتفاق پیش بیاد ولی دیگ ی وقتایی دست خود ادم نیس

منم یه مدت اونجوری بودم پسرم مریض شد ب غلط کردن افتادم ک چرا باهاش بد رفتاری میکردم
از دیروز هم تو گهواره مامان رستا رو دیدم جیگرم کباب شد براش
دیگه غلط بکنم سر پسرم داد بزنم

متاسفانه بله .من اینجوریم خیلیم تمرین میکنم ولی انقد از صبح بهانه گیری میکنه ک گریه میکنه نمیذاره منم هیجی بخورم خودشم نمیخوره هر وعده با قاشق میزنه زیر غذام میریزه با هیچیم سرگرم نمیشه یکسره بغلمه دیگه نمیکشم یهو داد میزنم بعدم پیشیمون میشم

سوال های مرتبط