۴ پاسخ

سلام برای اینکه ک قشنگ گند بزنن به مسافرت و خوش گذرونی من پارسال با پویان رفتم مشهد یعنی تو اون چند روز ک مشهد بودیم جدوابادمو آورد جلوی چشمم مامانم دیگ صداش در اومد از بس اذیت می‌کرد و نق میزد و بهونه می‌گرفت .وقتی برگشتم سرکتاب باز کردم گف ترسیده ترسشو ک ریختیم دعا داد آروم شد

احساس غریبی می‌کنه دقیقا پسر من عید رفتیم خونه مادرشوهرم شهرستان چون اونارو دیر میبینه نمی‌شناسه غریبی می‌کنه شبا پامیشد نیم ساعت گریه میکرد خودشو میکوبید اینور اونور

جای خوابش عوض شده شاید به خاطر اینه

شاید جای خوابش عوض شده اینجوری میکنه

سوال های مرتبط