چقد مادرشوهرم‌ پررو😒
هر سری پا میشه میره مسافرت به گشتن و خوشگذرونی برادرشوهره مجردمو میندازه سر دل من با یه بچه کوچیک هی باید براش غذا درست کنم بفرستم یا برم خونشون ظرفاشو بشورم قبلا میکردم ولی الان چند روزی مشکله قلبی دارم قلبم خیلی درد میکنه و دارو میخورم برا قلبم بهشم گفتم اینجوری شدم خیلی درد دارم و دارم دارو میخورم تو این چند روز یکبار زنگ نزده حالمو بپرسه ببینه تو چه وضعیتی هستم فقط زنگ میزنه سفارش غذا میده برا پسرش
من الان واقعا نمیتونم خیلی درد دارم حتی نمیتونم کارای بچمو بکنم برا خودمون زوری یه چیزی سر هم میکنم که بچم بی غذا نمونه
خب به من چه پاشو بیا بالا سر پسرت اگه انقد نگران خورد و خوراکشی
بخدا مامانم برا خودمون غذا میفرسته میگه تو هیچ کاری نکن استراحت کن من خودم براتون غذا میفرستم میاد کارای خونمو میکنه و میره چون میترسه بدبخت من قلبم درد میکنه مشکلی برام پیش بیاد بعد اون زنگ میزنه سفارش غذا میده انگار من آشپزه خصوصیشونم

۱۶ پاسخ

خدا مادرشوهرارو از زمین ورداره🤲

مادرشوهر منم هی میگفت بچه بیارید بعد که من باردار شدم یکبار نگفت دلت چیزی نمیخواد برات درست کنم؟من استراحت مطلق بودم مامانم برام غذا درست میکرد ولی تو این ۹ماه با اینکه پسرش هم تو یه شهر دیگه سرکار بود ولی یکبار هم غذا برنداشت بیاد بیاره برام ،پسرم هم از وقتی دنیا اومده فقط ۲دست لباس بهش داده...از مادرشوهر وخانواده شوهر نباید انتظار داشت

چرا فکر میکنی مجبوری کاری که بهت میگه انجام بدی؟
درست نکن.اونم مشخصه بزرگه که تنها تو خونه مونده .یه ساندویچی املتی چیزی میخوره.یا از رستوران میگیره.نمیمیره از گرسنگی.نگران نباش.
اگه مادر شوهرت زنگ زد خیلی رک بگو واسه خودم مامانم داره غذا میفرسته چون حالم خوش نیست.شما بجای اینکه حالمو بپرسی گله میکنی؟
منم قبلا مادر شوهرم ۳ ماه تابستون به گشت بود.من احمق هر روز غذا میفرستادم.دیگه دیدم بهش خوش میگذره خیالش راحته زمستونا هم میره .منم لطفمو قطع کردم.الانم مادر شوهرم رفته مسافرت و پدر شوهرم تنهاست.یه بار بیشتر توی این ۱۵ روز غذا نفرستادم.بنده خدا چقدر هم تشکر کرد.چون وظیفه ای ندارم.نمیشه که بقیه به خکش گذرونی باشن و یکی دیگه جور اونا رو بکشه و سختی بکشه.

محلش نده درست نکن که توقع نکنه خودت پرروش کردی دیگه

به نظرم اگه زنگ زد بهش بگو اینقدر حالم بده که مامانم خودش اومده داره کارامو میکنه و غذا برام درست میکنه دیگه توانایی ندارم غذا درست کنم بفرستم
بگو بچمم کوچیکه رسیدگی میخاد اینم به زور رو پام و دارم انجام میدم
بعدم میگی 35 سالشه والا خودشون باید خجالت بکشن
حالا اگه بچه مدرسه ای بود یه چیزی کوچیک که نیست آخه
مرده گنده ای شده برا خودش مطمئن باش توام غذا درست نکنی اون گشنه وتشنه نمیمونه مردا از پس شکم خود‌شون بر میان
بعدم دیگه درست نکن تا یاد بگیرن مگه آشپز گرفتن
آخه برادر شوهر 35 سالت به شما چه که چی میخوره و گشنه مونده یا نمونده
به شوهرتم بگو به مادرش بگه که این رفتارش با شما درست نیست

مادرشوهر منم همینجوری صبح ک میش میره میگرد و خیلی پرو ولی من باهاش دعوا کردم گفتم من مگ عقده ی کردم درس کنم بدم بهت بعد ب شوهرم هم گفت با دعوا کرد گفت چرا میری میگردی من ما عقدی کردیم

خب عزیزم ایندفعه ک زنگ زد محترمانه بگو مامان شما ک منو میشناسی اگر کمکی از دستم بربیاد انجام میدم براتون ولی واقعا الان شرایطشو ندارم حالم خوب نیست کارای خودمم مادرم کمکم میکنه

الان ۳ روزه تو یه خونه کوچیک برادر شوهرم اواره

۳۵سالشه نمیتونه غذا از رستوران سفارش بده؟ولش کن بابا،جوابشو هم نده اگه گله کرد بگو تو حال منو نپرسیدی من ناراحتم

عزیزم باید همسرتون خط قرمزهارو مشخص کنه و اعلام کنه کسالت دارید و تحت فشارید.

عزیزم نکن ، وگرنه وظیفت شده و تا ابد همینه .یه جایی این زنجیره باید قطع بشه

یعنی چی اخه چرا باید این جوری باشه عزیزم انجام نده خیلی رک بگو در توانم نیس

خب عزیزم نرو شما وظیفه نداری یک بار دوبار احترام بزاری باز سوم بد عادت میشه انگار وظیفه چ کاریه اصلا نرو بگو من مشکل دارم بچه ام کوچیک دست تنهام نمیتونم خودش باید شعورش برسه.

نمیتونی انجام نده عزیزم خودش بپزه یا از بیرون سفارش بده اولویت زندگیت اول سلامتی خودت باشه وقتی ی زنگ نمیزنه حالتو بپرسه

خب خبرش چرا پسرشو نمی‌بره

بعدم وقتی آنقدر بزرگ که تنها بمونه ظرف‌شو خودش بشوره

واااا چه پررو
دیگه جواب تلفنشم نده مگه دورازجونت کلفتشونی

سوال های مرتبط