اخ گل گفتی
سوال منم
بعضی از خانم ها یادشون رفته، اولویت خودشون باشن!
عزیزم احساس ناکافی بودن نکن ، قطعا دست تنها نیستن مطمئن باش بعدم بچه با بچه فرق داره دختر من به قدری به من وابسته شده که نمیتونم از جلو چشمش دور شم شب تا صبحم مرتب برای شیر پا میشه یعنی شب هم آزاد نیستم حتی الانم سه بار کوبید با پاش تو گوشی که کجا رفتی
من ناهارم همیشه شبا شوهرم هست آماده میکنم کارامم ردیف میکنم چون پسرم یکسره سینه خیز میره همچی میگیره نمیشه تنها گذاشت تا دستشویی میخوام برم تو صندلی غذا میزارم گریه میکنه تا من برموبیام تو تاب جدیدا میخوابه یکسره باید بشینم حتی خوابه خودشو پرت نکنه بغلمه به بعضی از کارا میرسم براش صبحانه آماده میکنم بعضی اوقات نمیشه بغل کرد گریه میکنه تا من غذاشو آماده کنم مادر شوهرمم پشت خونمونه ولی کمک میکنن خیلی من تا جایی که میتونم خودم نگه میدارم مزاحم کسی نشم اگه بخوام پله یا حیاط تمیز کنم یا لج بیاد نگه میدارن ولی بیشتر پیش خودمه حالا یه موقع گریه میکنه چیکار میشه کرد
همه اینکارو انجام میدم حتی در سخت ترین شرایط چون تمیزی برام اولویت داره و همیشه تنها هستم دومین که تمیزی باعث میشه آرامش بگیرم و فکرو خیال نکنم
امکان نداره بچهای اونا مث بچه های ما لجون باشن و نخابن ووو...
اونوقت اونام ب همه اینکارا برسن
امکااااان نداره
پسر من دوسداره همشششش یکی کنارش باشه بازی کنه باهاش مثلا دیشب داداشمو دخترداییم خابیدنی بودن خونمون با پسرم بازی میکردن من ب کارام میرسیدم انقد حس خوبی داشتم ولی اگه تنها بودم عمرا نمیتونستم جون از کنار پسرم جم بخورم جیغ میزنه
همه چی ب بچه بستگی داره
والا اگه بچها بزارن ما خیلی کارا میتونیم بکنیم
نیرو کمکی دارن،بچه ها رو میدن خونه خانوادشون،کارگر میگیرن خونه رو تمیز کنه ،غذا هم رستوران 🤣
اگر هم واقعا مادری به همه اینا میرسه و وقت اضافه میاره دمش گرم
تازه اینستاگرام که واقعا افسرده میکنه ادمو.
شما هم جدی نگیر این ظاهر قضیس که همه چیز سر جاشه😂
چون امکان نداره بچه داشته باشی و همه چی سرجاش باشه و گل و بلبل باشه.
منتها فقط ظاهر رو نشون میدن .
من همش دارم مرتب میکنم،همش هم بهم ریختس خونم
یک سال اول واااقعا نمیشه
منی که همیشه دست تنها بودم حتی کمک شوهرمم نداشتم اینو میگم که تازه حریف کارام شدم خونمو مرتب میکنم غذای خوب میزارم بیرون میرمو یکم استراحت میکنم
چون پسرم خودش راه میره حتی بهم گوش میده که فلان کارو بکن و گاهی کمکم میکنه
مثلا تو لباس پهن کردن یکی یکی بهم میده وگرنه قبلا اصلا نمیتونستم
نمیگم الانم همه کارامو انجام میدما منم گاهی واقعا کلافه میشم ولی هربار خداروشکر میکنم که سال اول گذشت و بچم مستقل تر شده
سال اول با همه قشنگیاش واقعا برام مثل یه کابوس بود
من خودم یک خانم عالی نیستما. فقط میدونم اینجور آدما ازروز قبل برنامه دارن ک فردا چه کارکنن(ناهار و شام و غذای بچه)
خونه رو وزی سه بارم ک شده مرتب میکنن.... تایم شام پختن مشخصه گاهی بچه خابه.....
منم والا بچه اولم تو راهه استرس دارم ک نکنه کم بیارم
سلام مامان
گروه تلگرامی ایده غذایی داریم
هرروز عکس غذاهامون، نکات غذا خوردن به روش blw,چگونگی شروع blw گذاشته میشه
ایدی گروه
@foodideaforbabies
والا اگر فهمیدید چجوریه ب منم بگید
نمیشه واقعا. مانی میخوابه اگه پیش نباشم بیدار میشه کلا خوابش سبکه.
واقعا 🥲🥲بچه من خیلی خوابش سبکه و همین طور کوتاه مدت میخابع سریع بیدار میشه اگه منم باش تو اون تایم کم نخوابم نمیتونم سرحال باشم چون دست تنهام نمیتونم میگم یه وقت خدای نکرده چشم خواب آلود بغلش میکنم نیفته انرژی داشته باشم برای تمیز کردنش و رسیدن بهش کاش مثل یسرا قشنگ میخابید لاقل یک ساعت دو ساعت
و اینم بگم خواب پسرم سبکه میپره از خواب. بخاطر همین شب کارامو میکنم
من این چیزا رو ک گفتی انجام میدم بیشتر هم بخاطر اینکه اولین چیز خواب آیسودا تنظیم شده و دلیل دومش اینکه مادر شوهر مهربونی دارم و تو بزرگ کردن بچه بهم کمک میکنه و تو ی حیاط زندگی میکنیم..درسته اکثر وقتا پیشمه اما بازم میان میبرنش خونشون ک یا من استراحت کنم یا ب خودم و خونم برسم
بخدا منم موندم چجورییییی
منم دادم خونم همیشه مرتب و تمیز باشع،باشوهرم و بچم وقت بگذرونم چه تو خونه چه بیرون،دوس دارم غذاهام همیشه خوب باشه هم غذای بچم هم خودمون ،دوس دارم ورزش کنم به خودم برسم،بابچم بازی کنم ولی نمیشه بخدا
خونه رو هرچقد مرتب میونم بازم همان اش و همان کاسه هس از صب تا شب هم ک کلا سر پاهستم به جز صبحانه برای ناهار شام هم میپزم یه وعده خیلی لذید و خوب باید بپزم یه وعده سبک که خیلی وقتا برای سبک میپزم ولی نمیرشم برای ورزش برای رسیدن به خودم ،حتی شبا اینقد خستم ک نمیتونم نیاز شوهرمم براورد کنم به زور و مجبوری خودمو نگه میدارم ک خستگیمو شوهرم ندونه و بتونم باهاش رابطه داشته باشم
نمیتونم موهامو شونه کنم بچه روهم کم و بیش هرازگاهی میتونم بازی کنم یا وقت بگذرونم
خلاصه اینجوری نمیفهمم روزم چجور گذشت. و اینم بگم هفته ۲ ۳ مرتبه با ماشین میبرمش بیرون عصر بشه تو کالسکه در حد نیم ساعت میچرخونمش. مهمونی جایی میرم.
راستی یه گروه هست تو روبیکا برنامه ریزی خانه داری بچه دارها هست، اینم آیدی @Zarabi_382 پیام بدین، عضوتون کنند
من شبا که همسرم میاد خونه رو گردگیری میکنم جارو میکنم سرویس هارو میشورم. بعد جابه جا میکنم با سرعت بالا. صبح که میشه دیگه کار خونه ندارم. و پسری بیدار میشه باهاش سرگرم هستم. دستشویی بخوام برم میارمش داخل اتاق رو فرش من میرم دستشویی(فرنگی) یه جوری که فقط سرمو میبینه باهاش حرف میزنم چون نبینه نشنوه صدامو گریه میکنه. بعد الان روتین خواب روز پسرم اینجوریه که ۱ ساعت بیدار نیم ساعت خواب. من از دقیقه ۴۵ که بیدار هست ميندازم رو پام تا یک ربع طول میکشه بعد که خوابید بدو بدو میرم کارایی که دارم انجام میدم شامی میزارم دوش سریع میگیرم. یجوری تقریبا دستم اومده. بعد بیدار میشه بازی میکنم میچرخونمش تمرین های غلط سینه خیز میرم بازی های هدفمند انجام میدم. ۱ روز در میون هم خودم ساعت ۳ ۴ ظهر میبرم حموم میارمش ۲ ۳ ساعت میخوابه. داخل حمام هم تو وانش میزارم البته دستم زیر گردنش است بازی بازی میکنه خسته میشه. بعد شب که میشه خودم از پا در میام جونی نمیمونه برام. وقت با همسر هم نمیتونم بزارم. چون خودشم میاد شب بازی میکنه باهاش کارای مربوط به سرکار انجام میده دیگه خسته کوفته میخوابیم. این مابین هم یه فیلمی چیزی میبینیم.
من همه ی اینارو انجام میدم به جز خونه مرتب کردن و ظرف شستن ، اینابه عهده ی همسرمه. به نظرم اوناهم احتمالا کمک میگیرن از همسرشون وگرنه نمیشه . یا اینکه بچه هاشون روز خواب خوبی دارن .
سلام عزیزم
راهش استراحت نکردن به میزان کافیه من الان که بچم خوابیده خونه رو مرتب میکنم و غذا میزارم عصرم که خوابید ظرفارو میشورم و دستمال و تمیز کاری همسرمم باهاش بازی کنه جارو میزنم یا حموم دسشویی رو میشورم و خلاصه ...
البته یه روزهایی هم کلا استراحت میکنم چون نمیکشم دیگه مثلا هفته ای یک روز
خصوصا عذاب وجدانی ک ادم بخاطر بچش میگیره
بنظر من نمیشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.