خاتمایی که بچتون همسن پسرمه چجوری به کاراتون میرسین من میگه همش پیشم باش یدقه ولش کنم اونقدر گریه میکنه تلف میشه

دقیقا دختر منم همینه باخودم میبرمش آشپزخونه دسنش جغجغه میدم بازی کنه ولی بازم همش نق میزنه اصن نمیفهمم چیکار میکنم ب هیچکاری نمیرسم ی هفتس جارو نکردم خونرو نمیراره اصلا

میبرمش تو اشپزخونه اسباب بازی هم بهش میدم تا یه مقدار بتونم کارامو بکنم بازم غر میزنه یخورده باهاش بازی میکنم دوباره میرم دنبال کارام

پسر من بیشتر میخوابه😂
وقتی هم بیداره بیشتر خواهر بزرگش نگهش میداره گاهی هم وقتی سانیا میره کلاس خونه نیست میزارمش روروئک جلوش اسباب بازی میزارم بازی میکنه منم به کارم میرسم
مفید بود لایک کن.

هیچ شیرش میدم میزارمش رو پتووییی دیگ ب کارام میرسم من همش با پسرم تنهاییم
شوهرمم سرکار

یوقتا هم گریه کنه با صدا ارومش میکنم تندی بغل نمیکنم ک عادت کنه
بغل میگیرم ولی ن زیاد چون
بالاخره ماهم مهمون میاد میره ادم باید ب خونه زندگیشم برسه
در کل بچهاتون دلی بخواین نا با بغل کردن بیش از حد ک بدعادت بشن

کار کجا بود به هیچی نمیرسم
فقط وقتایی ک میخوابه هول هولی یکاری بکنم

دست رو دلم نزار که خونه

نمیرسم

یا خواب باشه بتونم کاری کنم یا ده دیقه با اسباب بازی هاش بازی کنه ...وگرنه هیییچ نمیتونم کنم

اتفاقا پسرمنم اولین روزیه که بی قراری میکرد میگفت همش بغلت نگه دار
فک کنم عادیه بخاطر تکامل رشدیه
همش میگفتم خدایا چرا این اینجوری میکنه🤭

واای پس تو این سن همشون وابسته میشن شدید، دختر منم نمیزاره از کنارش تکون بخورم تازگیا داره با خودش بازی میکنه اگر از کنارش بلند شم جوری گریه میکنه که یکی ندونه فکر میکنه زدمش

بنشونش اگه میشینه اگه نمیشینه بالشت بزار دورش قابلمه کف گیر هرچی دم دستت جدیده بزار جلوش سرگرم میشه

پسر منم یجوری گریه می‌کنه انگار بریدن جاییش رو

من کلا شب تا صبح کار میکنم وقتی پسرم خوابه ناهارمو هم میپزم جارو هم که بغلش میکردم وقتی ۶ ماهش بود میکشیدم اما الان بزرگ شده میوفته دنبال جارو بازی میکنه