۷ پاسخ

، من این مدت از تاپیک های که میذاشتی متوجه شدم چقدر داری واس کوچولوت تلاش میکنی که با شیر خودت تغذیه شه، واقعا تلاشت ستودنیه شاید هرکس دیگه ای بود خسته میشد، پرقدرت بکاری که بنظرت درسته ادامه بده، تو این دوره زمونه با اینکه امکانات بیشتره ولی بزرگ کردن بچه خییییلی سخت تر شده پس نسل های قبلی واقعا نمیتونن ماها رو درک کنن

عزیزم کاملا درکت میکنم
تو از مهمون میگی من از مامانمم
ببین ینی هی تو اینستاست هی میگم بچه فلانی دو ماهشه این کارو میکنخ اون یکی سه ماهشه این کارو میکنخ هی میگم مامان بچه با بچه متفاوته نباید مقایسه سن انگار نه انگار
دیوونم میکنه
من هر روز حدود ده دقیقع یونارو میبرم جلوی در بیرونو ببینه طرفای ۷ شب بعد اصولا ۸ اینطورا میخوابه
دیشب میگم هب دیگه بریم بالا م کم کم بخوابه چون بخوابه بزیم آسانسور بیدار میشه
اومدیم بالا یونا گریه میکرد خوابش میومد هی جلو شوهرم میکه گفتم بچه رو نیاریم بالا گذیه افتاد بجه😐
یا داشت گریه میکرد ک بخوابه میکه بیا ببرمت کوچه بخوابی😐😐😐
میکم چی میگی مامان حالا عادت کنه هر روز من برم تو کوچه ک بخوابه خوابش میاد خستست داره گریه میکنه وا

اتفاقا پسر منم کولیک داشت بابام میگف انقد الکی دارو نده بهش قدیم بچه رو پشتش دوتا میزدن بادش خالی میشد تمام

میدونی مامان ابرا این ی چیز جدیده هنوز مشخص نیست علتش چیه .به خاطر همین همه تعجب میکنن .همه میگن ما بچه بزرگ کردیم چنین چیزی ندیدم باور نمیکنن فکر میکنن ما زیادی حساسیم ی چیز فراگیر شده

سکوت و بی تفاوتی بهترین جواب

رو مخ میرن😑😑😑😑

در خونه رو باز کن بگو بفرما بیرون

سوال های مرتبط