۱۴ پاسخ

🚶‍♀️🚶‍♀️

تصویر

همه همینطورن عزیزم
فقط باید وقتی حرف میزنن بی توجه باشی و اصلا صورتشون رو نگاه نکنی تا خودشون بفهمن برات ارزش نداره حرفشون

آره اوایل به منم میگفتن منم به یه ورم میگرفتم اهمیت نمی‌دادم به اونا چه ولشون کن

همشون همینن. مادر شوهرم میگ چرا شیر خشک میدی مگ خودت شیر نداری مهم نیس برام روزی ۳ بار شیر خشک میدم

چیک من نزاشتم کسی بفهمه همش میگمشون از خودمم میدمش از اینم میدمش دیگه دهنشونو‌میبندم حوصله حرفاشونو ندارم

بله 🤦🏻‍♀️اذیت که هیچی کم کم دارن روانی مون میکنن با طرز فکرشون

گلم من اوایل به عنوان کمکمی میدادم حالا هی میگفتن وا شیر نداری چرا میدی اونقدررر گفتن آخرش گفتم شوهرم گفته کم بده فرن سینه هات خراب نشن😑🤣دیگه از اون روز به بعد نتونستن چیزی بگن

فقط بی توجهی کن عزیزم همین

من تازه زایمان کرده بودم بیمارستان بودم شیر نداشتم شوهرم پیش خانوادش گفته بود شیرخشک میدیم خواهر شوهر کوچیکم برگشت گفت زنداداش شیرخشک خوب نیس بچه خودش هم کلا شیرخشک میخوره
منم هیچی نگفتم تا گذاشتم اومدن دیدن دخترم همه خانواده شوهرم بودن گفتم دلوین برا غربالگری بردم پستونک دهنش بوده زن گفته این عفونت ریه و روده میگیره منم گفتم شما سرت تو کار خودت باشه من مادرشم صلاح بچه ام خوب میدونم
خواهر شوهرم رنگش زرد شد و ی لبخند زد هیچ نگفت
ی بارم شوهرم برگشت گفت شیر خودت ندادی در حال ک من دختر اولم رفلاکس داشت ۷ ماه رژیم بودم با بدبختی غذا میخوره شدم ۴۳ کیلو شستم گذاشتم کنار ک واسه آبجی های خودت شیرخشک خوبه و واسه عروس بده کسی بیخود میکنه نظر بده کدامتان ی وعده از غذا و خوراکیان گذشتین وقتی من رژیم بودم ک فقط بچه ام اذیت نشه من بچه هام شیر ب شیر هستن اولی رفلاکس دومی حساسیت ب لاکتوز

این گفتم درکل بگم حتی حق دخالت ب شوهرتم نده تمام ی کلام من مادرشم خودم بهتر میدونم چکار کنم

اره
خدا لعنتشون کنه ایشالله
تاحالا نرفتم خونه مادرشوهرم
پریشب فقط در حد یکی دوساعت رفتیم صاف تویی روم میگه این چیه جیش سگ به بچه میدی ماهیچکدوم ازبچه هامون شیرخشکی نبودن
منم صاف زل زدم بهش گفتم لابد پدرش با جیش سگ بزرگ شده که واسه بچه اش میاره
خفه خون گرفت

دقیقا
ولی یا باید پوست کلفت باشی و اهمیت ندی یا جلوشون واستا و جواب بدی

دقیقا بعداز دوماه هنوز همین طوره مثلا پریشب عموم میگه این بچه نباید ب تو بگه مامان تو مامان نیستی که اینو شیر نمیدی بچه خودش یکسال و نیمشه تا شیش ماهگی شیر خشک خورد بعد هم شیر خشک کنار زد الان یکسال شیر گاو میخوره بابابزرگم برداشت گفت تو ب زن خودت بگو اگر مادر بود بچش شیر میداد شیر گاو می‌دین بیاد ب گاوا بگه مامان عموم و زن عموم قهر کردن رفتن

آره عزیزم من کلی موهام سفید شد کاش فقط فامیل بود میرم بیرون مطب دکتر میرم انگشت میشم که بین خانوما نگا کن شیرخشک میده میرم بچمو ختنه کنن من از استرس میمیرم اون وقت مادرایی که اومدن ختنه کنن اشاره میکنن چرا شیر خشک میده میرم دکتر علنن میگه اینا ات اشغالن که بچه میخوره نزار خیلی شیر بخوره یکی میاد خونه میگه اینطوریه فامیل شوهر میبینه میگه ای وای مادر شوهر میبینع به جاری میگه تو دیگه شیر خودتو بده انگار ما از عمد ندادیم میام گهواره میینیم مادرایی که میگن آره هرچی شیرخشکیع مریضن چون انتی بادی شیر مادر داره شیر خشک نداره چه بیرون حرف می‌شنوم چه مجازی حرف می‌شنوم چه فامیل حرف می‌شنوم چه دکتر حرف می‌شنوم چه غریبه حرف می‌شنوم قلب درد شدید گرفتم

نه خداروشکر یکی دوبار گفتن منم گفتم خداروشکر باباش میتونه شیر و فراهم میکنه دیگه حرفی نزدن
فامیلای خودم که میگفتن بهتر🤣🤣نده بابا

سوال های مرتبط