۳ پاسخ

بسیار عالی و آموزنده .🙏🌺🌺🌺🌺

عالی بودعزیزم.
من دارم رو مستقل شدن آرسین کار میکنم گاهی گریه میکنه میگه مامان خودت برام انجام بده ولی من محکم بهش میگم دیگه موقع مستقل شدنه

👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

سوال های مرتبط

مامان علامت سوال مامان علامت سوال هفته بیست‌وهشتم بارداری
سلام مامانای اصفهان

تاحالا اسم «خندانپزشکی»دکتر احمد موسوی رو شنیدین؟دندونپزشک کودکه و خیلی توی اینستا معروفه به خندان پزشکی وپر از پیام رضایت و……؟

خواستم تجربه م رو از این دندونپزشکی بگم بلکه به درد شماها هم بخوره ؛اول اینکه وقتی وارد مطبش میشید به شددددددددت کثیفه!!!در حدی که واقعا شوکه میشید!زمین ،دیوارا ،در دستشویی و ….در حد توالتای پمپ بنزینا کثیفه (خداشاهده ذره ای اغراق نمی کنم)

نکته دوم که ایشون به مهربون بودن با کوچولوها معروفه؛درسته واقعا اخلاقش خوبه ولیییی از دممم هر کوچولویی میره پیشش میفرسته برای بیهوشی🙂و اصلا وقت نمی ذاره که با ترس کوچولوی شما کنار بیاد الکی فقط مانور میان که اینجا همه با خنده میان و اسمش خندان پزشکیه !(پس اگه کوچولوتون می ترسه در هرصورت این آقا بیهوشش میکنه و خوش اخلاق بودنش به درد شما نمیخوره عملا)


نکته ی سوم اینکه تو پیج اینستا گرامشون هر کامنت انتقادی (حتی کاملا مودبانه)اگه بنویسید فورا کامنت شما رو هیدن میکنن یعنی طوری که جز خود شما هیچکس نمی تونه کامنتتون رو بخونه🫢🙂و فقط اونجا پیام رضایت می بینید


در مورد کیفیت کارشون هم بگم که دندونایی که برای کوچولوی من عصب کشی کردن الان بعد دوسال درد میکنه و وقتی هم بهشون میگیم سریع یه فلوراید درمیارن با گوش پاک کن میمالن رو دندونای بچه و چهارصد تومن پول میگیرن من نمی دونم چه ربطی داره!!!!

و اصرار دارن دندونای سالم بچه رو هم پر کنیم میگن حالت پیشگیری داره!!!!

قبلا تو نی نی سایت هم تجربیاتم رو درموردشون نوشتم که اومدن تاپیکم رو قفل کردن گفتم اینجا به شماها بگم بلکه تجربه م به درتون بخوره چون پول کمی هم نمی گیرن
مامان مهیا مامان مهیا هفته سیزدهم بارداری
سلام مامانا،یه مشورت و راهنمایی میخام ،من بعد دو سال تلاش حامله شدم چون اولین بارداریم هست یکم حساسم مثلا چیز هایی که دکتر گفته خوب نیست نخور یا اینجا گفتن و دیدم دیگه چه کم چه زیاد میترسم بخورم ،دیشب شوهرم رفت از اون ابمیوه بزرگا خیرید آناناس بود منم اول نمیدونستم وقتی یه لیوان خوردم یهو دیدم آناناس هست گفتم عه بزار برگه دکتر رو بخونم فک کنم اینم نوشته نخور که یهو شوهرم قاطی کرد و داد بیداد که تو چرا اینجور به هر چی میگی ضرر هست ،خدا بچه رو ازت بگیره راحت شیم ،همش تو مخی و.... گفتم مگه من چیزی گفتم میرم برگه رو نگاه کنم که همینجور هعی ور ور گفت منم اخر چیزی نگفتم بعد اومده بالا سرم که چرا اینجور گفتی به هرچی گیر میدی و فلان منم یهو دلم شکست چشام پرش هعی میگفت اره گریه کن زود باش بعد رفت بیرون از اتاق ،شما میگید مشکل از منه؟؟؟اخه چیکار کنم بعد دوسال خدا یه بچه داده نمیخام چیزیش بشه تو شهر غریب هم کسی ندارم که از اون برم سوال کنم خواهر مادر خودمم چیزی میگن زیاد نمیدونن خب چیکار کنم شوهرمم درک نمیکنه شما بگید چیکار کنم
ببخشین طولانی شد