۱۲ پاسخ

بابا بنده خدا اومده از درد دلش میگه عوض همدردی و راه حل دادن توروخدا نیاید بگید ای وای چه بد من بچم شیش ماهه بود خودش میرفت دشویی
چهار ماهش بود پی پی شو گرفتم و فلان
تورو خدا دق ندین مامانای دیگه رو
شما زرنگین به روی ما نیارین
منم هنوز موفق نشدم

منم همینطور

منم هنوز پسرم نگرفتم... چون نه من نه خودش امادگیش نداریم

عزیزدلم الان آمادگی نداره.اصلا ب حرف کسی هم اهمیت نده.پوشکش کن.بلخره خودش خسته میشه.
ب حرف اینایی هم ک بجا همدردی میان پزشو میدن اهمیت نده.سلامت روان بچه از هرچیزی بیشتر اهمیت داره.اگ جیششو هی نگهداره بعد ب کلیه هاش آسیب میرسه
بزار تا یکماه دیگ بش پیسنهاد بده اگ باز مقاومت کرد چندوقت بعد اقدام کن

فقط صبوری کن عزیزم براش کلیپ دستشویی رفتن دانلود کن تا نگاه کنه قصه بگو قیدتمیزی خونه رو بزن هروقت یاد گرفت بعد فرشارو بده قالیشویی

یادمیگیره.فقط‌‌زورش نکن .بچه من تو دسشویی نمیشست. پیپی داشت از سر خونه تا ته خونه میدویی‌د می‌ترسید از پیپیش با این ک پوشک میشد الان میگه .نترس هیچ بچه ای با پوشک نمیمونه ک.خونسرد باش واینو بدون بلخره اوکی میشه.تشوبفش کن بگو پیپی کنی دلت خوب میشه شکمشو ماساژ بده با پاهاش دوچرخه بزن بزار شکمش نرم بشه .از صب ک پاشد هی نگو جیش داری پیپی داری؟ ارامش‌و صبر تو همه چیو درست میکنه

عزيزم ميدونم خسته شدي و اذيت ميشي
چند روز تحمل كن
اخرش بايد ياد بگيرن و مهارتش رو بدست بيارن
منم دخترم رو كه باز گذاشتم روز دوم تو كل شبانه روز ٣ بار جيش كرد
يعني خودشا نگه ميداشت
شما هي بهش نگو كه حساس و لجباز شه
ولي هر ساعت كه جيش كرد تو خودش رو بنويس تا حدودا ساعتش دستت بياد كه چند ساعت به چند ساعت جيش ميكنه
چند بار كه تو خودش جيش كنه متوجه دفع ميشه

سلام عزیزم خواهرم اولش باید میدیدی آمادگی پوشک گرفتن و داره بعد شروع میکردی وقتی شروع کردی به پوشک گرفتن نباید دوباره پوشکش میکردی حالا که دوباره پوشک کردیش شروع کن آماده کردن براش کتاب بخون به هر بهانه ای ببرش تو دستشویی حالا آب بازی رنگ انگشتی بازی یا هرچیز دیگه ایی آماده اش کن با اشاره مستقیم نه زمان داری هنوز به خودت استرس نده فقط صبور باش عزیزم

من یکسال گرفتم

من دخترم و دقیقا دو سال و پنج ماهگی گرفتم یه هفته بیرون نرفتم تو خونه بازش گذاشتم جیش عم میکرد شلوارش دعواش نمیکردم تو یه هفته یاد گرفت

من یک هفتس شروع کردم.‌رو‌صندلی ک میشنه سرشو باید بذاره رو شونم و پشتشو بخارونم.🙄 . از دستشویی میترسه.‌صندلیشم رو تراس گذاشتم

وای چ سخت کن 19 ماهگی گرفتم

سوال های مرتبط

مامان اوا مامان اوا ۳ سالگی
میگم شما وقتی بچه هاتو از‌پوشک گرفتید
چطوری پیش رفتید که موفق شدید
تو چ سنی از پوشک گرفتید
چقد طول کشید که جیش و پی پی شو بدون خطا بگه ؟؟
من دخترمو شهریور ماه
زمانی که دوسال شش ماهش بود گرفتیم
اوایل که گرفتمش اصلا دستشویی نمیرفت از دستشویی میترسید
خیلی هم اب میخورد ب خاطر همین شبا جاشو خیس میکرد ولی من ب این قضیه توجه نکردم از پوشک گرفتمش کلا تصمیم گرفتیم دیگ پوشکش نکنم کلا زیاد همکاری نمیکرد اویل جیش میکرد تو خونه
در طول روزم پی پی میکرد
بعد انگار از‌پی پی کردن میترسید وقتی میخواست بکنه همش میگفت وای وای
گذشت گذشت تا ی خورده راه افتاده جیششو گفت ولی شبا تو خواب پی پی میکرد منم شبا بازش میزاشتم ولی دیدم سخته لباسش کثیف میکنه
مجبور شدم پوشکش کنم شبا
بعد صبح که بیدار میشه نمیزاره ببرمش دستشویی پوشکشو باز کنم و...
از دستشویی هم میاد سخت لباس میپوشه
اینم بگم کلن الان پی پی کردنش شده تو خواب یعنی بعد از ظهرم که میخوابه پی پی میکنه و تینکه تو این مدت من اصلا شبا دخترمو بیدار نمیکردم واسه دستشویی رفتن
الان گاهی اوقات جیششم خطا داره یهو شلوارش خبس میشه
مامان نهال🌱 مامان نهال🌱 ۳ سالگی
سلام مامانا اونايي كه تاپيك قبلي هاي منو ديدن و جواب دادن ميدونن كه من تو اين سه هفته دغدغم مهد رفتن نهال بود و پذيرفتن مهد.
كه خداروشكر بعد از يك هفته اكي شد
ولي چيزي كه فكرشو نميكردم اتفاق افتاد
نهال از وقتي مهد ميره مقاومت عجيبي به نگه داشتن جيش و پي پي پيدا كرده طوري كه اوايل اونجا هفت ساعت اصلا جيش نميكرد تا بياد خونه جديدا هم تو شلوارش جيش ميكنه اين موضوع به خونه هم كشيده دارم ديوونه ميشم اين همه تلاش كردم دخترمو اصولي از پوشك بگيرم موفق هم شده بودم الان سر اينكه اين دو تا اتفاق پشت هم افتاد بچم كلا قاطي كرده
با مشاور مشورت كردم ميگه صبوري كن و تشويق اونجا هم ديروز گفتن دوباره پوشك بشه ما خودمون ميگيرمش از پوشك
باز از مشاور پرسيدم گفتن به هبچ عنوان اين كارو نكن
حالا از شما راهكار ميخوام تجربه يا پيشنهادي داريد ؟
اگه مفيد باشه خدا شاهده مژدگوني ميدم بهتون
بچم انگار از دستشويي بيدار شده نه كارتوناشى دوست داره نه كتاباشو كه در مورد دستشويي بود
عين صندلي جيش خونه يكي ديگه براي مهدش خريدم باز انگار نه انگار🥺