۴ پاسخ

والا من ک اعتقادی ندارم،دختر منم خیلی بچه ناارومیه بخصوص جایی ک میریم عمش برد براش دعا نوشتن تو بگو یه ذره تاثیر نداشت همون رو مخیه لهنتیه🥴🥴

اره عزیز باز کن البته پیش ادم‌مطمئن برو که خیالت راحت باشه بچه حتما مشکلی داره اصلا نمیخاد بهش بگی اگه موافق نیست خودت انجام بده اونموقع خودش نتیجه رو می‌بینه نمیشه دست رو دست گذاشت بچه عذاب بکشه

خواهرزادم اینجوری بود براش سرکتاب باز کردبم گفتن همزادشو تو خاب میبینه تا از جلو چشمش نره جیغ میزنه ۴ پنج نفره نمیتونستیم ساکتش کنیم قشنگ ۲ ساعت گریه میکرد سرکتاب بعدشم دعا خوب شد

من دخترم اینجوری بود براش دعا نوشتن الان گذاشتم تو بالشتش واقعا خیلی خوب بود الان کاملا دیگه خوب شده ....منم اول اعتقاد نداشتم تا اینکه مامانم انجام داد ..وواقعا الان باور پیدا کردم .به این چیزا

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
مامانا اومدم غر بزنم اومدم ناله کنم خواهشا بیاید دلداریم بدید
ناشکری نمیکنم بابت وجود دخترم لحظه لحظه خداروشکر میکنم ولی واقعا بریدم از صبح تا شب به حدی که استفراغ کنه به حدی که دیگه گلوش پاره بشه گریه میکنه بالشت رو رو تخت جابه جا کنی گریه میکنه پاتو اونوری بذاری گریه میکنه کنترل رو دست بزنی گریه میکنه هرچی هرچی که فکرشو بکنی میشه تبدیل به بهونه برای گریه کردن غذا که ابدا دیگه نمیخوره از صبح که بیدار میشه فقط گریه و غذا صفر خواب صففففر تا صرح صدبار پامیشه گریه میکنه خوابه ولی انگار فقط چشماش رو بسته میگه دوتا دستت رو بده من بغل کنم یا بغلم کن راه ببر اینقدر میخوام باهاش بازی کنم طرح اب بازی میریزم بازی با نی با گوش پاک کن با برنج با لیوانای کاغذی فقط ۵ دقیقه ساکته باز گریه واقعا دیگه توی درموندگی کاملم حرفم زیاد نمیزنه تازه میتونه چندتا کلمه بگه از صبح تا شب فقط نه نه نه نه اخه من چیکار کنم هر روزم میبرمش بیرون یا پیش بچه ها یا پارک و یا خونه مادرشوهر و عمو و دوست و رفیق واقعا امروز دیگه به نقطه اخر رسوند از گریه و بدغذایی منو ... شبا به باباش میگه تو برو اونور بخواب به منم میگه تو برو اونور بشین نخوابی برمیگرده نگاه میکنه اگه چشام بسته باشه گریه و زاری و نهههه نهههه