داشتم تو آشپزخونه کار میکردم یهو دیدم دخترم رفته این بالا ناقلا پاشو گذاشته رو لبه چهارپایه رفته رو اینا😁

تصویر
۱۱ پاسخ

ای خدا دست بچه ها پسر منم از همه چیز میره بالا گفتم خدایا تاقبل راه بره اصلا راحت مینشستم ی دیقه الان همش دنبالشم ک ب خودش آسیبی نزنه

ماشالله. فضول جون

اشپزخونه فرش موکت بنداز سرمیخوره زمان بدشونه

عین پسر من

خودش رفته تو

تصویر

وااای پسر منم همینطوره

😂😂😂😂😂😂

امان از دست‌این وروجکا

چهار دست پا راه میره؟

وای سر میخوره ها مواظب باش

😂😂😂😂😂😂😂جان عزیزم
مواظبش باش

مقالات مرتبط

رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس
آغوشی نوزاد
آغوشی نوزاد چیست | از چند ماهگی می‌توان کودک را در آغوشی گ...
بالا آوردن و استفراغ در کودکان
بالا آوردن و استفراغ در کودکان | درمان خانگی و دارویی استف...
حس بینایی در کودکان شیرخوار
حس بینایی در کودکان شیرخوار

سوال های مرتبط

مامان گندم🌾 مامان گندم🌾 ۱۱ ماهگی
فسقلی اومده صندلی آیینه رو هل داده کنار تخت رفته بالا رو تخت خودمون نشسته رفتم تو اتاق یهو دیدم رو تخت نشسته خشکم زد😂😂
خدایا اینا از گرگم خطرناک ترن خودت کمک کن😑
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نور✨ مامان نور✨ ۱۵ ماهگی
وای دارم سکته میکنم🤦🏻‍♀️
نور رو تخت خودمون خوابیده بود منم تو اشپزخونه داشتم ظرف میشستم یهو کاملا اتفاقی تصمیم گرفتم برم بهش سر بزنم رفتم دیدم از خواب بیدار شده چهاردست و پا اومده لبه تخت😥
ینی دوثانیه دیر میرسیدم میوفتاد زمین😮‍💨🥺
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان نورای مامان نورای ۱۵ ماهگی
ای خدااا میخوام دخترمو بخوابونم میبینم رفته عروسکشو اورده گذاشته رو پام که این بخوابه 😅
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هدیه های خدا🌸 مامان هدیه های خدا🌸 ۱ سالگی
خانما ی تیکه کوچیک بیسکویت افتاده بود کف اشپزخونه ی لحظه غال شدم دیدم دخترم گذاشته دهنش کلی هم مورچه تو دستش بود حتی تو دهنش بود
دماغشو داشت میخاروند نمیدونم مورچه رفته یا نه چیکار کنم خطرناکه بنظرتون؟ 😭😢
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آقا کارن💙🧿 مامان آقا کارن💙🧿 ۱۴ ماهگی
داشتم تو اشپزخونه کار میکردم کارن مبل رو گرفته بود سرپا داشت بازی میکرد. یه لحظه نگاش کردم دیدم یه چی داره میجوعه😰. هرچی خواستم دهنش رو باز کنم خندید نزاشت. 🥺🥺
رو مبل فقط دستمتل کاغذی بود🥴. امکان داره خورده باشه؟ اگ بخوره چیزی نمیشه؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱۵ ماهگی
تو آشپزخونه بودم یهو دیدم دخترم یزره از اشغال شکلات و قورت داده همش داشت بالا میاوورد انگار آب دادم بهش اگه مونده باشه تو گلوش چکار کنم
مامان خوشمزه مامان خوشمزه ۱۲ ماهگی
خانما انگشت پام درد میکنه و یکم ورم کرده ولی اصلا کبود نیس
یکم پیش از چهارپایه انگار بد پایین اومدم پام رو بد گذاشتم زمین
نمیدونم ترک خورده یا در رفته
شما علاعم این دو رو میدونین؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فسقلیم😍🧿 مامان فسقلیم😍🧿 ۱۵ ماهگی
سوال:سلام مامانا دارم میمیرم از بس حالم بده تو اشپزخونه با روروک تو آشپزخونه گذاشته بودم پسرموبعد رفتم دسشویی یهو صدا گریش اومد اومدم دیدم برگشته با صورت رو زمین بود از دندون وبینیش خون اومد کاری نمیشه که نه کمکم کنین تروخدا عکسشو میذارم بچم ده ماهشه
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان مطهره جون مامان مطهره جون ۱۱ ماهگی
دوستان عزیز امروز داشتم پوشک دخترم رو تعویض میکردم دیدم روی پاش اینطوری شده چی بزنم بهتر بشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیسا مامان آیسا ۱۵ ماهگی
مامانا میوه رو گذاشته بودم کنار بعدا بزارم یخجال رفته برداشته آورده باهاش بازی میکنه🤣🤣🤣🤣😂😂😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱۳ ماهگی
هرچی میگذره این بچه ها بیشتر کمر میبندن ب سکته دادنت...تو اشپزخونه بودم دیدم صدا ذوق کردنش میاد و میخنده میبینم رفته بالا مبل داره راه میره سرپاااا تا برسه ب صندلی غذاااش.....شانس اوردم ترسوعه تازه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رُزا مامان رُزا ۱۳ ماهگی
رفته بودیم مهمون یهو دیدم دخترم تو اتاق یه چیزی گذاشت دهنش.
از این مهره های رنگی مارپله بازی‌میکنن مِنچ بازی میکنن از زمین‌ورداشته بود گذاشته بود دهنش.
انگشتمو کردم دهنش دربیارم رفت داخل تر.زود سرشو خم کردم زدم پشتش از دهنش دراوردم.
از سردرد استرسی که بهم وارد شده دارم‌میمیرم.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ܢ݆ߺـܝ‌ࡅ߭ܢܚܢܚܩܢ مامان ܢ݆ߺـܝ‌ࡅ߭ܢܚܢܚܩܢ ۱۴ ماهگی
خانما میگم از دیشب سوپ مونده میخواستم صبحونه هم بدم ولی الان دیدم ک یادم رفته مونده تو محیط آشپزخونه ،بدم مسموم می‌کنه ؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان حسینم مامان حسینم ۱۵ ماهگی
سلام مامانا شب بخیر الان سر پسرمو ناز کردم‌ دیدم رفته تو به جز ملاجش حالا اطراف ملاجشم رفته تو چراااا اون خطی ک تل میزنیم رو میگم . خیلی نگران شدم😐😐😐
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آرینا مامان آرینا ۱۳ ماهگی
گریه های شدیدم که تبدیل به خنده شد😭😭😭
دخترم عادت داره من و همسرم ک هم و بغل میکنیم میبوسیم،سریع خودش و میرسونه بهمون ک اون رو هم بوس و بغل کنیم.
امشب خیلی دلم گرفته بود،همسرم به شکم خوابیده بود،سرم و گذاشته بودم رو کمرش بلند بلند گریه میکردم،یهو بلند شدم دیدم دخترم اومده سرش و گذاشته رو کمر همسرم،ناخوداگاه خندیدم...
خداروشکر هنوز درکی از گریه های من نداره😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر