دکترم بم گف گوش کن بم اگه خوب زور بزنی با دوتا زور بچت میاد پس بیا همکاری کن..منم همه تلاشمو کردم و با چنتا زور و فشار سر دلم بچم بدنیا اومد و من چشامو بستم😭 باورم نمیشد من طبیعی زاییدم
منی ک آستانه تحمل دردم صفر بوده منی ک کلی برنامه داشتم واسه قبل زایمانم آتلیه و آرایشگاه و ‌....
بعدم دکتر بخیم زد ک بی حس بودمو چیزی نمیفهمیدم فقط بعدش گریه میکردم چون باورم نمیشد چی گذشت بم
همه این پروسه یک ساعت و ۴۵ دیقع طول کشید یعنی من ۵و نیم کیسع آبم پاره شد تا پاشم حاضر شم و برسیم بیمارستان ساعت ۶شده بود و من یربع ب ۸ زایمان کردم💖 خداروشکر میکنم ک کمکم کرد همه بعدش بم‌میگفتن چیکارا کردی ک انقد راحت زایمان کردی میگفتم هیشکار من اصلا برنامه ایی واسه زایمان طبیعی نداشتم🥲
خلاصه ک اگه میخوایید زایمان طبیعی کنید حتما ماما همراه بگیرید و حتما قبلش پیادروی کنین و پله برین
ولی بعدش راحت بودم عصرش مرخص شدم همونروزم شکممو بستم محکم خیلی شکمم کوچیک شده(دکترم گف ببند)
ولی بازم برگرده میگم سزارین شم🥲چون بازم خیلی میترسم
فقط میگم خداروشکر ک تموم شد
تازه چطوری خانوما ۸ساعت و ۱۰ساعت درد میکشن🥲🥲
خلاصه اینکه حتما خدا میخواسته من طبیعی زایمان کنم و خیلیم کمکم کرده ک زود یک ساعت و ۴۵ دیقه درد کشیدم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت💖

۱۴ پاسخ

اگه زایمانت سخت بوده ولی تایم زایمانت خوب بوده یک ساعت و 45دقیقه تایم خوبی بوده
کاش همکاری کرده بودی ک انقد اذیت نمیشدی زایمانت وگرنه تایم خوبی داشته

من تمامه ترسم اینه چن ساعت درد بکشم بعدم بگن سر بچه نیمده تو لگن سزارین کنن این میشه درد هر دو زایمان🥺


اخی عزیزم اتلیه هم نرفتی🥺من ترسیدم دردم بگیره هفته قبل رفتم


عزیزم بازم خداروشکر ب خوبی و خوشی گذروندی و الان نی نی بغلته😍🥺

منم سزارین بودم ها ولی ۳۶ هفته و ۱ روز دردم گرفت رفتم بیمارستان دکترم و ماما میگفتن ماه درده خلاصه از ۸ صبح تا ۱۱ شب درد زایمان کشیدم آخرم سزارین کردن

عزیزم الهی به سلامتی
خداروشکر الان دخترت صحیح و سالم کنارته
اسم گل دخترتو چی گذاشتی
یادمه هنوز اسم قطعی انتخاب نکرده بودی
همچی یهویی شد برات

خدارشک ب سلامتی تموم شدی 😍
من ساعت هفت صب بستری شدم یه ربع چهار زایمان کردم با 16 سال سن خبلی خوب بود

سلام عزیزم از نظر گشادی واژن چطوری شدی؟ بعد طبیعی این خیلی بده فقط به نظرم

ولی خداروشکر ی نوع زایمان رو تجربه کردی من درد طبیعی کشیدم تا ۷سانت رفتم ولی سزارین اورژانسی شدم.. هم درد طبیعی هم درد بعد زایمان سزارین

سلام به سلامتی گلم قدمت پر برکت گلم نی نیت وند کیلو و بود و دستگاه نخواست؟

خداروشکر که خودتو بچت سالمین

عزیزم خدا کوچولوت رو حفظ کنه من برعکس بعد باز شدن کیسه آبم 8 ساعت درد کشیدم خداروشکر که زود زایمان کردی و دردات طولانی نشدن

قسمتت همین بوده گلم

خدارو شکر گذشت
خدا قوت
مبارکه عزیزم ❤️💐

اگه قبل زایمان ورزش‌ها شو انجام بدی و با دکتر همکاری کنی بهترین زايمان طبیعی رو داری.. برا منم زایمانم خییلی خوب بود

با قسمت نمیشه جنگید 🥲اینجوری حتما صلاحت بوده مبارکت باشه عزیزم

عزيزم😢😢😢😢

سوال های مرتبط

مامان دیان😻 مامان دیان😻 ۳ ماهگی
پارت 4
من کلی زور میدادم اومدن نگا کردن گفتن افرین همینطور ادامه بده تا ی ساعت زایمان میکنی من همینطور ادامه دادم نیم ساعت نکشید ک زایمان کردم خیلی زور دادم اخرش ت تختی ک بستری بودم گف سرش دیده شد میتونی بری اتاق عمل گفتم اره پاشدیم رفتیم اتاق عمل ی چن دیقه زور دادم گفتن عالی هستی ادامه بده ادامه دادم و با ی فشار محکم زایمان کردم خیلی راحت ب دنیا اومد ینی 1ساعت نکشید ک درد زایمان بکشم ت بیمارستان همون دکتری ک بهم گف ت3سانتی بستری نمیکنمت منو زایمان کرد گف متوجهی ک چقد راحت و خوب زایمان کردی گفتم اره من هچ دردی زایمانی نداشتم بچه رو برداشتن از شکمم حالم خیلی خوب بود باهاشون حف میزدم گفتم وزن بچم چقدره گفتن۲۷٠٠بد ماما گف ت شوهرت انقد گریه کرده ک همسرم و مامانم فقد بیرون گریه میکردن من خوب بودم ولی
بعداش بخیه هامو زد خیلی کشید بخیه هامو بزنه درسته بی حسی زد حس نکردم ولی اخراش حس میکردم خیلی کشید برام تا بخیه رو بزنه خلاصه تم شد رفتیم بستری با بچم حالم خوب بود
پارت 5هم حس
مامان مَلِکا مامان مَلِکا ۳ ماهگی
تجربه زایمان ۶ :
گفت هروقت دوباره احساس فشار ب مقعدت داشتی باید زور بزنی الان نزن!! گفتم باشه
یکم گفتم وای داره بهم فشار میاد گفت زور بزن
یه زور زدم که قیچی رو انداخت و یکم قسمت پایین واژن مو برش داد ک چون خیلی درد داشتم فقط ی سوزش کم فهمیدم ک اصلاااا برام اذیت کننده نبود!!
گفت خب بسه ! نفس عمیق بکش! دوباره زور بزن
این دفعه ک زور زدم سر بچه اومد بیرون
گفت دو تا نفس عمیق بکش ، کشیدم گفت حالا زور محکم بزن
این زوری ک زدم همراه با داد بود (جیغ ن!) دااااااد
یعنی تو عمرم اینجوری عربده نکشیده بودم 😭😂😂😂
و دو ثانیه بعدش ملکای قشنگم رو شکمم بود 🥹🥹😍😍
( اونجایی ک عربده کشیدم از درد بود و قسمت شونه هاش بود ک داشت خارج میشد از بدنم )
خلاصه تا دکترم خودشو برسونه من زایمان کردم و همونجا رو تخت منتظر بودم ک دکترم رسید و اومد برام بخیه هارو زد (ک خداروشکر خودش زد آخه شنیدم خیییلی بخیه های تمیزی میزنه در حدی ک بعدا اصلا ردش نمیمونه )
دکترم ک وارد اتاق زایمان شد گفت وای دختر تو همههه رو متعجب کردی!! ما هیچکدوم فکر نمی‌کردیم تو انقد زود زایمان کنی ! با خودمون گفتیم خیلی زود فول بشی ساعت ۱۲ شبه! اصلا باورم نمیشه زایمان اولی انقد سریع روند زایمانش طی بشه !!!
مامان ˡⁱʸan💕🐣 مامان ˡⁱʸan💕🐣 ۵ ماهگی
مامانا من زایمان کردم دوروزه درد زایمان کشیدم خیلی ب سختی بود چون زایمانم طبیعی و خیلی سخت بود خدا از این پرستا نگذره ک پارم کردن با معاینهه کردن بعد ۴سانت شدم ماما گف بستری کیسه آبم پاره نشده بود دستشو کرد داخل پارش کرد نگم از درد واقعا مرگ جلو چشام دیدم بعد قسمت خیلی بدش میگف لگن و معاینت عالیه ولی همکاری نمیکنی واسه زور زدن من از بس این دوروز درد کشیده بودم اصلا قدرتی برام نمونده اخراش ک بچه میخاس بدنیا بیاد من نمیتونستم زور بدم اون لحظه تلخ ترینش بود چون هرکاری کردم نتونستم زور محکم بزنم ایقد رو شکمم زدن مقدع و رودم نابود کردن گفتن بچت خفه میشه همکاری نکنی ولی خلاصه هرکاری کردم نتونستم زور بدم بی حال و بی جون افتاده بودم رو تخت دیگ گفتم تموم میکنم همش بفکر بچه بودم چجوری میاد من قدرت زور زدن نداشتم اصلا جون نداشتم دیگه خلاصه نم چجوری زور زدم درحد توانم و. کمک خدا بود بچه بدنیا اومد ایقد گریع کردم😭خیلی زیاد بخیه خوردم خیلی زیاد درد کشیدم ولی خداروشکر بچم سالم بدنیا اومد ولی برام خیلی دردناک بود خیلی سخت خیلی حتی الان نمیتونم رو باسنم بشینم ایقد پارم کردم بخیه زیااد خوردم
مامان پناه مامان پناه ۸ ماهگی
پارت چهار
دیگ تادید چهارسانتم زنگ زد به ماما همراهم اومد من درد داشتم وحشتناک ماما همراه اود یخورده ورزشم داد ک انقد درد داشتم نمیتونستم ورزش کنم رفتم رو تخت و گفتم اپیدورال میخوام ک گفتن شبا اپیدورال نداریم فقط میتونیم از گاز کاهش درد استفاده کنیم گازو ک اوردن یخورده از دردام کمتر شد ولی بشدت خواب الودم کرده بود دیگ شد ساعت۱۲ شب ک اومد معاینه کرد گف هفت سانتی خودشون متعجب بودن ک من چقد سریع دارم پیشرفت میکنم قبل از معاینه هفت سانت سوال کردم ازشون ک تقریبا چند ساعت دیگ زایمان میکنم ک گفتن تا هفت و هشت صب تمامن ساعت یک سب دردم وحشتناک شد وحشتناکا ک از همون قسمتش دیگ گفتم من ...بخورم دیگ بچه بخوام دردام همینجوری زیاد و زیادتر شد تا ساعت ۲ک گفت بچه سرش دیده میشه چندتا زور بزنی دیگ تمومه که زور زدنام نیم ساعت طول کشید و من ساعت دوونیم زایمان کردم که ماماهمراهم و ماما بخش متعجب بودن که منی ک بچه اولمه چقد سریع فول شدم ک در عرض پنج ساعت زایمان کردم اونم با دهانه رحم بسته ولی چون انرژی زور زدن نداشتم از ای سر تا اون سر بخیه خوردم چون ماما میگف وحشتناک جرخوردی
مامان فندق مامان فندق ۲ ماهگی
مامان آیکان👨‍👩‍👦 مامان آیکان👨‍👩‍👦 ۱ ماهگی
زور بزن همین بعدش گفت دستت مشت کن بزار جلو دهنت نفست محکم بده بیرون با کمک یکی دیگش ک شکمم محکم فشار میداد جفت بچم رو در آوردن اونم دردی نداشت فقد همون خانمی ک داشت به شکمم فشار میداد یکم حس درد کردم دکتر گفت از داخل خیلی بد پاره شدی طول می‌کشه بخیه ات چهار لایه داخلی بخیه جذبی خوردم با یه لایه بیرونی ک دوختن مرتب برام بی حسی میزد داخلی ها درد نداشتن فقد حس میکردم ک داره چیکار می‌کنه اما لایه آخر گفت من هر چقدر ک بی حسی بزنم بازم یه درد جزیی داره برات خلاصه اینم تحمل کردم یکساعت فقد بخیه زدنم طول کشید و بعدش دیگ دردی نداشتم اومدم بخش بچم بغل کردم بهش شیر دادم اینم از زایمان من مامانا شرمنده اگر بد تعریف کردم خداروشکر برای من ک زایمان خوبی بود درداش رو خدا صبرش رو بهم داد تحمل کردم انرژیم رو برای جیغ و داد زدن حدر ندادم بجاش با نفس عمیق کشیدن و حمام آب داغ دردام آروم میکردم اگه بازم برگردم عقب زایمان طبیعی رو انتخاب میکنم البته بدن همه اصلا مثل هم نیست قرار نیست چون من دردام تونستم تحمل کنم یکی دیگه هم بتونه اگر می‌خوایی طبیعی زایمان کنی باید صبر تحمل درد کشیدنت بالا باشه امیدوارم همتون زایمان خیلی خوبی داشته باشین چه طبیعی چه سزارین
مامان 🩵Arad مامان 🩵Arad ۳ ماهگی
سلام خانم ها پسر من ۲۵مرداد ساعت ۱۱ شب بدنیا اومد و این حس قشنگ واسه همه آرزو میکنم
صبح روز پنجشنبه با نامه پزشک بیمارستان بستری شدم بدون درد با اینکه من یکماه ماه درد داشتم ولی دریغ از یک درد
ساعت ۹صبح رسیدم بیمارستان معاینه کردن بسته بودم کاملا 🥲
دیگه تا رفتم تو اتاق خودم قرص زیرزبونی دادن ساعت ۱۱ شد ولی انقباض نداشتم دوباره دادن بی فایده
ساعت ۲ونیم ظهر ک شد یکی از پرستارهای بخش اومد معاینم کرد ک ب عمرم همچین دردی رو نکشیده بودم انقدر وحشتناک معاینه کرد ک بازم کرد گفت ک ۲سانتی هر یک ربع ماما بخش میومد واسه معاینه ک وقتی دوباره اومد کیسه آبم پاره شد از معاینه وحشتناکش
خلاصه روند زایمانم و انقباض هام خیلی خوب پیش می‌رفت بلاخره رسیدم ب ۶سانت ماماهمراه اومد و بهم ورزش ها رو گفت و بعدش از آمپول اپیدرال استفاده کردم ک تزریقش وحشتناک بود و واقعا پشیمونم زدم چون بعد زایمان نفسم بالا نمیاد از دردش فقط یک ساعت بهم آرامش داد و ساعت ۱۱شب دکترم اومد معاینه کرد گفت ۹سانتی سریع باید زایمان کن واااای بعد اون همه عذاب تازه شروع شد
مامان آیکان👨‍👩‍👦 مامان آیکان👨‍👩‍👦 ۱ ماهگی
شده بود ساعت پنج عصر ک التماس میکردم به پرستار میگفتم سرم قطع کن یه کم استراحت کنم خیلی فشار بهم میاد افت فشار هم دارم تحمل درد ندارم میگف ن حالت خوبه یکم آبمیوه بخور خوب میشی سرم رو هم باید هشت ساعت بگذره تا استراحت بدیم دیگ رحمم داشت پاره میشد از درد ک اومدن استراحت دادن😅یکم حالم بهتر شد سرم تقویتی هم وصل کردن ولی بازم درد داشتم با فاصله کم یجور داشتم تحمل میکردم ک دیگ حداقلش سرم فشار وصل نیست ک چندتا ماما ودکتر اومدن داخل شیفت اونا بود ماما قبلی گفت خوش بحالت ببین چه بیماری داری هشت سانت دارم بهت تحویلش میدم موقع ک اینو گفت خدایش خیلی تعجب کردم انتظار نداشتم اینقدر خوب پیشرفت کنم چون فکر کردم الان میگه پنج سانتی درسته درد داشتم ولی خوب برام قابل تحمل بود نمی‌گم اذیت نشدم اما انتظار دردای شدید تر رو داشتم از زایمان طبیعی خلاصه ماما جدید اومد معاینه کرد گفت هر وقت درد اومد سراغت پاهات جم کن داخل شکمت و زور بزن چند تا زور زدم اونم معاینه کرد گفت همینطور ادامه بده میتونی بری رو توالت بشینی زور بزنی بعد به یه خانم دیگ گفت اتاق زایمان آماده کن رفتم نشستم توالت درد شدید ک میومد داخل واژنم من زور میزدم انگار ک یبوست گرفته باشی حدودا چهار تا زور زدم ک حس کردم وقتشه واژنم پر شده انگار صداشون زدم اومدن رفتیم اتاق زایمان رفتم بالا رو تخت گفت هر وقت درد داشتی زور بزن تقریبا دو دقیقه درد نداشتم اونم تو این فاصله بیحسی رو زد ک درد اومد سراغم گفت پاهات بده داخل شکمت و زور بده همین کار رو کردم ک حس کردم یچی مثل ماهی لیز خورد ازم بعدم صدای گریه بچم شنیدم ساعت تولدش زد 19.10دقیقع دیگ بعدش اصلا دردی نداشتم درد من تا اونجایی بود ک گفت