تمام بارداری یه طرف،این هفته های آخر یه طرف
زمان که نمیگذره هیچ ،دیابت بارداری و کهیر بارداری و تنگی نفس و بی خوابی و کمر درد و سنگینی وزن و فشار مثانه و …..الانم که استرس کاهش خونرسانی به جنین رو هم باید تحمل کرد
خدایا شکرت برای این بدن زنانه که معجزه وار اینارو تحمل میکنه به عشق بچه 🥹❤️
امید که همگی بار شیشه مون رو به سلامتی زمین بذاریم و این روزا به خوشی بگذره 🌱

تازه کجاشو دیدی این بدن زنانه انقد دهنش سرویس میشه بعد از زایمان اون موقع بیشتر پی میبری که چه بدنی داریم
دور از جون سگ جونیم
از یه طرف بخیه از یه طرف درد از یه طرف خونریزی از یه طرف زردی بچه از یه طرف زخم زبون شنیدنا از به طرف افسردگی بعد زابمان
از یطرف بیخوابی گرسنگی کشیدن وقت سر خاروندن نداشتن .... خدا همه نی نیارو سالم برای خانوادن هاشون حفظ کنه و همه به سلامتی فارغ شن و لذت ببرن از حس ناب و تکرار نشدنی به اسم مادر

واقعا این چند روز آخر نمی‌گذره من فکر میکردم برسم ب آخرش دیگه ریلکس میشم ولی کمر درد دارم و همش از خدا میخوام ی روز هم زود تر نشه

خداپشت، وپناهته نگران نباش خودش داده خودشم، کمکت، میکنه دکترازیادحرف میزنن

گررررما از همه چی بدتره😩😩😩

لعنت به کهیر

دیروز رفتم بیماریتان پرونده باز کنم ماما ازم پرسیدم سابقه دیابت تیرویید فشار خون چی داری گفتم همشو دارم یکی نگام کرد گفت بچه چندمته گفتم اول گفت کلکسیونی از مریضی رو داری چرا اخه سر اولی گفتم دست من نیست که خانوم دکتر وگرنه منم دوس داشتم چیزی نداشتم ویار چیزی نداشتم سه ماه اول بعد سه ماه این مریضیا پیش اومد البتع تیروییدم قبل بارداریه دکتر متخصصم رفتم اونم گفت چخبره همچیو باهم داری که گفتم اتفاقا ماما هم گفته دست من نیست خانوم دکتر .ماماش حتی ترسوند منو گفت تیروییدت پرکاره ممکنه بعضی دکترا موقع زایمان قبولت نکنن