من از اول انتخابم طبیعی بود ولی همین ی ماه آخر هی تصمیم عوض میشد ب سزارین ،از سزارین ب شدت زیادی میترسیدم
دکترم میگف برای اینکه مستقیمی بری سزارین باید بری بیمارستان اقبال
ولی برای طبیعی میتونی محب کوثر هم بری
دوبار هم معاینه کرد گف سر بچه تو لگنه ولی دهانه رحم بستس
منم دو دل بودم واسه سزارین چون واقعا میترسیدم درد طبیعی رو نمی‌دونستم چجوریه ولی سزارین از همون آمپول یا همون برش ۷ لایه میدونستم استرسمو بیشتر میکرد
چهارشنبه رفتم دکتر ،دکترم گف برای سه شنبه ینی ۹ نامه میدم بری محب کوثر بستری بشی با آمپول فشار
اومدیم خونه دوشبی ک گفتن دندون درد شدید شدم و با هیچ دارویی ینی من این دوشب همه مسکنا خوردم
هیچ تاثیری نکردم روز جمعش رفتیم درمانگاه سرم زدم
اینجا ی بحث کوچیکی بادکتذم پیش اومد گفت اگه برای روز یکشنبه اومدی اقبال برای سزارین ک هیچی اگر نه من محب کوثر نمیام (من دکترم واقعا کار خوبیه ، حتی برای سزارین ۳ تومن گف خودم میگیرم و از هر نظر خیلی خوب بود برای منی ک تنها تو تهران هستم)
منم بهش پیام باز خودش زنگید بالاخره قرار بر این شد بریم محب کوثر با آمپول فشار طبیعی زایمان کنم
داستان پر ماجرای من از تاپیک بعدی شروع میشه
ببخشید دارم طولانیش میکنم ولی خب همشون به هم ربط دارن

۴ پاسخ

لايك كن ببينم تاپيك بعد رو

در خواستم قبول کن تاپیکت بیاد

یا لایک کن بیام ببینم

مث رمان شد😂منتظر پارت بعدیم

سوال های مرتبط