خانوما من و خواهر شوهرم هر دو بارداریم و من یک یا دوهفته ازش جلو ترم
خواهر شوهرم تو ۱۲ هفته اعلام کرد که بارداره و قبل اون هر پنج شنبه که جمع میشذیم خونه مادرشوهرم نمیومدن به بهونه های مختلف که ما نفهمیم از روزی که اعلام کرده بارداره تا الان کلا خونه مادرشوهرم میمونه و باهاشون بیرون میره و دیگه به ما نمیگن هرسریم میگن میخواستیم بگیم تو بابچه کوچیک برات سخته و …
اینا به کنار منم واسه اینکه کارشونو جبران کنم اتفاقا دو هفته پشت هم کلید باغ پدرشوهرمو گرفتم مهمونی دادم ولی هنوز خونه اونا نرفتم چون از خودشون دراوردن تو نمیتونی بیای و برات سخت و …((نمیگن چون نمیخوان ما از بارداری خواهر شوهرم چیزی بفهمیم الان حدود ۲۰ هفته هست ولی حتی جنسیتم نگفتن))

تا ۱ ماه پیش هفته ای دوبار زنگ میزدن سونو رفتی بچت چیه حالا از روزی که فهمیدن جنسیتو تا الان که حدود یه ماهه حتی زنگ نزدن حالمو بپرسن

در صورتیکه واسه فضولی جنسیتم که شده قبلا یا مادرشوهر یا پدرشوهرم زنگ میزدن دائم میپرسیدن رفتی سونو جنسیت چیه ؟؟!!
از ترس اینکه جنسیت بچه دخترشونو بپرسیم حتی تو این یه ماه به پسرشونم زنگ نزدن..ماهم واسمون مهم نیست حتی با شوهرم طی کردم که هر وقت خواستن بگن بگیم ماکه نپرسیدیم ولش کن خوش قدم باشه هرچی هست
ولی منم به عنوان عروس توقع دارم ازشون کاری به دخترشون ندارم میتثنن حال منو بورسن که..

۳ پاسخ

دایورت کن به قول دوستمون تا کی میخوان قایم بکنن مادر شوهر پدرشوهرتم طبق نظر اونا عمل میکنن دیگه بعدا حتما گلگی بکن بهشون

از این آدما همه جا هست،خواهرشوهر من ،عروسی پسرش بود هی می‌گفتیم بالاخره چندم تالار گرفتین کدوم تالاره،می‌خندید میگف حالا میگیم بعتون،هنوز مونده
انگار زود میگف میمرد...بیخیال ولش کن
با هر کس مثل خودش

بی خیال عامو نهایتش ۹ ماه اون تو قایمش کنن عاقبت چه
دختر رحمت
پسر نعمت
هردوتاش خوب
انگار بچه های اینا تخم دوزرده براشون میزاره😂😂😂
بار هر کسمثل خودش نه جوری که بی تلافی میکنم همین که بیخیال نشون بدی بیشنر جز میخورن

سوال های مرتبط

مامان دینا مامان دینا ۳ سالگی
خانوما تورو خدا یه کم آرومم کنید دارم دیوونه میشم من با برادر شوهرم دیوار به دیواریم مادرشوهرش هم رفته خونه باغ زندگی می‌کنه من با جاریم هیچ وقت ۱۱ ساله ازدواج کردم راه نیومد اخلاقمون باهم خیلی فرق داره الان بخاطر یه سری حرف وکاراش قطع رابطه کردم حتی سلامم نمی‌کنیم به هم نگین از اونجا بروخونرو بفروش چون طلاهامو دادم به پدر شوهرم برامون یه خونه ویلایی درست کرده نمیخام خونمو‌بخاطر اونا ازدست بدم اذیت کردن خودشون کمه از وقتی مدرسه ها تعطیل شده جاریم چهارتا دختر داره ۱۶و۱۱ ۶ ۲ ساله هستن این زنها جلو‌این بچهارو‌نمیگیره چند تا پسر بچه که ۱۳ یا ۱۴ ساله هستم متل محله ماهم نیستن شب و روز رو به روی خونه ما نشستن دادو‌هوار میکنن دوس پسر ابن دختر های جاریمن با چشمای خودم دیدم که میگم بچه چرا باید تو این سن پس پسر داشته باشه یکی نیست جمعشون کنه برادر شوهرم روزا سر کاره شبا هم شام میخوره تا ۱۲ بیرون میگرده من چیزی که ذهنمو‌درگیر کرده دخترم ۶ سالشه دوس داره میل دخترای جاریم بره تو‌کوچه بازی کنه دوچرخه سواری کنه الان اشغالارو بردم بیرون دنبالم اومد هیچ‌کس تو‌کوچه نبود بچز اون چندتا پسر که گفتم بخاطر دخترا ارامشو ازمون‌گرفتن دخترم‌گیر داده بود من نمیام تو بیرون میمونم آخرش با گریه آوردمش تو یعنی دخترمم از اونا یاد گرفته نکنه دچار بلوغ زودرس بشه چ‌خاکی به سرم بریزم نمیشه که تو‌خونه بچرو‌زندانی کرد دوس ندارم از الان بدونه معنی دوس پسر چیه چیکار کنم بنظرتون نمیشه از این محیط دورش کنم
مامان آژوان مامان آژوان ۲ سالگی
مامان امیرعباس مامان امیرعباس ۲ سالگی
سلام خانوما و منی که امیرعباسو دوروز بود پوشک نمیکردم شبا و امشب جیش کرد شوهرم الان بیدارم کرد که پاشو بچه خیس لباساشو عوض کن خداروشکر کردم که زیراندازشو پهن کرده بودم اوردم دورباره پوشک کردم😔حالم بد اصلا کسی همکاریم نمیکنه راه بلد نیستم ای خداا از دکترش هم هی نمیخوام سوال بپرسم نمیدونم راهی که میرم درست یانه همه میگه زود باز کردی خودشو نمیتونه نگه داره وای نمیشه بیایم خونه شما الان جیش کرده کثیف خونتون قبلا واسواس بودی الان همه جات ناپاک از بس که اینارو میشنوم برا من انرژی منفی میاد باا حالم بهم میریزه شوهرم میگه عیب نداره بزار بگن به در میگن دیوار میشنوه سعی کن اهمیت نده ولی نمیتونم اخه اصلا خداروشکر میکنم که نمیان خونه ما ولی دیگه پیش فامیل های خودم هم میگن خجالت میکشم اونا هم فکر میکنن ما خودمون هم میرینیم وسط خونه اخه بخدا بچه ام اول هفته یک بار خطا داشت اونم دیگه نمیریخت خونه زود دست و پا میشدم عوض میکردم چون خیلی حساسم فقط. یکبار خونه مامانم اینا پتو رو کثیف کرد اونم شستم و خونه مادرشوهرم هم زیرو ولی دیگه چیکار میکردم بچه هست فعلا کامل درک نمیکنه و اینکه با کتک و اعصبانیت نمیشه که جیش اموزش داد بچه کلا پرخاشگر میشه و لج میکرد نمیگفت ولی دیگه نادان ها نمیدونن اعصاب منو خراب میکنن
مامان رستا و رضا مامان رستا و رضا ۵ ماهگی
یه نظر سنجی
شمام جای من بودین با شرایط زیر چیکار میکردین ؟
تو سفر با فامیل شوهر بودم دخترم
۱)به شدت حرف گوش نکن شده بود
۲)غذا نمیخورد همش میخواس بره بازیگوشی
۳)از بس محو بازی بود نمیرفت دستشویی جیش کنه ( حتی به زور ) و از صبح ۳/۴ باااار خطا داده بود ( رستایی که از اول از پوشک گرفتن فقط یکبار روز دوم خطا داشت )
۴)فقط گیر داده همه کارهاشو مادرشوهرم انجام بده و راه نمیومد با من
۵)هندونه یواشکی خورد و‌سردی کرد و دم به ثانیه جیشش میگرفت
۶)فردا صبح هم همگی میخواستن برگردن
۷)شوهرم به خاطر یه کار فوری میخواست تا تهران برگرده دوباره برگرده تا مارو برداره

من این شرایطو دیدم یهویی تصمیم گرفتم کازه کوزمو جمع کنم و برگردم چون دیگه داشتم روانی میشدم از طرفی من یه بچه ۳ ماهه هم دارم
شوهرم تا خونه قاطی بود که چرا ضد حال زدم و برگشتم ولی من فقط اون شرایطو ترک کردم چون نمیتونستم کنترل کنم و منم تا خونه اشک ریختم
الان فکر کنم پیش فامیل شوهر یکم بیشعور جلوه کردم نه ؟
شما جای من بودین بازم میموندین ؟