۱۰ پاسخ

هرشب ساعت ۸ونیم میشنیتیم اوشین میدیدم...چای من هیچ وفت صبح ها‌ تنهام‌نمیزاشتم ی هفته چایی شیرین خودم وبچه‌هاب راه بودباهام جانان نگه میداشت ب کارهام وخریدهامی رسیدم همه کارهام وکمک میکرد عصرخاب بودم ظرف های نهارشست چندتاملحفع رو شیت گازم تمیزکردگفت تودیگ شب کاری نداشته باشی فقط جانان بغل کن ک گریه نکنه

منم با اینک بیشتر خونه مامانمم و فقط نیم ساعت راهه تا خونم ولی وقتی خودش،میاد خونم ی چی دیگ ب قول خودم خونه رو خوشکل میکنه‌
از،اشپزخونه اتاقا یعنی محاله بیاد ی تغییر جالبی نکنه وقتی هم میره غصه میخورم
میگم خوبه مث خواهرام دور نیسم

من ۱۷ ساله غربتم
هیچ کس دور و برم نیست
تک فرزندم 😭😭😭

سلام عزیزم میتونم ی سوال بپرسم...پسر من ۴سال داره یهو به طورناگهانی ۱ماهه انگار لکنت گرفته‌..مثلا میخوادبگه چرا میگه چ چ چ چ چرا؟یا پ پ پ پ پلنگ؟خیلی نگرانم شما تجربه ای ندارین؟

من چرا بغض کردم اشکم در اومد

منم یازده سال دورو

چند وقت یکبار میبینیش منم ۷ستله دورم تقریبا ۲ماه یکبار میرم پیشش اونم دیر ب دیر میاد در حالی ک فاصله زیادی نداریم ولی ما ماشین نداریم دیر ب دیر میرم

عزیزم مامانت که انقدر مهربونه
برای چی خیلی باهاش خوب نیستی؟

منم ۱۲ سال از خوانوادم دور بودم میدونم چی میگی

خدا مامانت رو برات نگه داره ..

مامان من زندس ولی الان شرایطش طوری شده ، حسرت به دل موندم ک بیاد خونم ..

اونم قبلا ک میومد همین کارایی ک نوشته بودی میکرد ..

کل امروز ب التماس کردن مادر و خواهرا رف ک بیان برای دو روز بمونن
نیومدن اخرش ..

دلیش همسرم نیست که نمیاد ، شرایط خودشونه ک نمیتونه بیاد

سوال های مرتبط