۶ پاسخ

منم پسرم بزرگم تا دو سال و سه ماه پستونک داشت خیلی هم وابسته بود تقریبا یک هفته هر روز بردم بیرون و تفریح و مهمانی انقدر خسته میشد که شب خوابش میگرفت و هر وقت هم بهونه پستونک میکرد پستونک پاره رو نشونش میدادم دیگه نخاستش

ولی دختر بزرگم بدقلق تر بود ، سر پستونکشو همش میکند خودش ، هفته ای ۳ تا پستونک میخریدم ، آخر سر دیدم هر راهی که میرم جواب نمیده ، رفتم صبر زرد خریدم تو آب حل کردم خیلی بد بو‌و‌بدرنگه، پستونکش رو گذاشتم توش اون صبر زرده چسبیده بود بهش ، نشونش دادم گفتم بیین هاپو‌ روش جیش کرده ، نگاش کرد بوش کرد بدش اومد خودش انداختش تو سطل آشغال ، بهش گفتم بزرگ شدی اگه هر پستونکی بخریم دوباره هاپو‌روش جیش میکنه . دیگه بهونه نگرفت

بیین دختر منم شدیدا وابسته بود اصلا از دهنش در نمیومد ، چند روز با خانواده رفتیم مسافرت سرگرمش میکردیم پستونک رو‌ قایم میکردم چند ساعت به چند ساعت نمیدادم بهش ، برگشتیم تهران فقط موقع خواب میدادم که بهونه نگیره ، از خواب که بیدار میشد قایمش میکردم و سرشو گرم میکردم با بازی و خوراکی و کارتون ، بعدش دیگه یه روز صبح که از خواب بیدار شد کلا برش داشتم‌و‌قایم کردم ، چند شب تو خواب گریه میکزد ولی کوتاه و‌گذری بهش آب میدادم بهونه نگیره و میخوابید دوباره . البته بچه با بچه فرق داره

پستونکش چه مدلیه؟

سرپستونک قیچی کن خودش میندازه

من خير

سوال های مرتبط