خیلی احساس پوچی دارم همش حس می‌کنم هیچ کاری ازم برم نمیاد برای بچم انجام بدم من حتی نمیتونم بهش شیر بدم 😞😞😞😓😓😓😓خیلی داغونم
دوس دارم برم خونه خودم خیلی شوهرمو نمیبینم دلم تنگ شده واسه قبلا

منم دیشب ی دل سیر گریه کردم همه این حس ها طبیعیه گلم تنها نیستی

من هم دقیقا شرایط تو رو دارم با دیدن پیغامت گریم گرفت بچم همش گشنشه و گریه میکنه و وزن کم میکنه. دلم برای همسرم تنگه شبا میاد ولی اینقدر خودش خستست منم ازش کمک میخوام بدتر همش دعوامون میشه. فکر اینکه برم خونه خودمون و بقیه کارهامم مجبور شم خودم تنهایی کنم دیونم میکنه

تو بهترین کاری که برای بچت میکنی مادریه🙂هیچکس غیراز تو نمیتونه این حس بهش منتقل کنه حتی اگر کل کاراشم انجام بده ولی اونی که مادرشه تویی.
این روزات میگذره.من روزای اول دلم میخواست شوهرمو بیرون کنم وقتی میومد خونه بابام😂😂بعد یه مدت خود خواسته التماسش کردم بیا دنبالم دلم تنگ شده برا تنهاییمون.
اومدم همش بحث داشتیم خونه داغون و کثیف بچه بی قرار باز یه مدت گذشت الان یه زندگی ۳نفره داریم بازم عین قبل نیست ولیی یجاهایی خیلیی قشنگ تراز قبله.
مخصوصا که پسرم شبیه اسکوپ توت فرنگی شده😂😂

اصلابخاطراین که نمیتونی شیربدی ناراحت نباش چه شیرخشک باشه چه شیرمادربلاخره بچه بزرگ میشه وهیچ فرقی بابقیه نداره این طرزفکراشتباهه که بچه حتمابایدشیرمادربخوره مگه شیرخشک بخوره بزرگ نمیشه.خونه خوتم بروشوهرت کنارت باشه بهتره ولی کلاحالت افسردگی زمان برهست من الانم این حالتودارم همش گریم میگیره دلم برای قبلن خودم تنگ میشه ولی بلاخره میگذره وتموم میشه

میگذره گلم منم مثل تو بودم دو ماهش که شد بهتر شد همه چی خدارو شکر 🌼

به نظرم خونه خودت باشی وشوهرت کنارت باشه خیلی خوبه..این دوره رو راحتتر طی میکنه

با پیامت چشام پر شد دقیقا همین حسو حال تورو من سر بچه اولم داشتم بیست سالم بود کاملا بی تجربه نمیتونستم تنها از پسش بربیام دلم خونمم میخواست شیرم نتونستم بدم شیر خشکی شد اما همه اینا حالات بعد زایمان و بیشتریا اینجوری میشن هر کاری که دلت خواست انجام بده به کسی توجه نکن روحیه خودت مهمه

شاید باورت نشه ولی من اولا تو شک این بودم که الان چطوری از پسش بربیام همه چی عوض شده و یه بچه هست که کلی باید مراقبش بود با شوهرم زیاد حرف نمیزدیم همش درگیر بچه بچه شبا وقت اذان کلا گریه میکردم الانم همینم کمتر شده فقط میگن خوب میشه

اولش همینه عزیزم درست میشه

منم خیلی حس بدی دارم شیر دارم کمی اما سینم نوک نداره نمیتونم بخوره اعصابم خورده😶🙏🏻

عزیزم این روزا میگذره حالت بهتر میشه ماهم وضعیتمون بهتر از تو نبود
اصلا ناراحت نباش

عزیزم برو خونه خودت کنار همسرت چه واجبی داره حتما بری خونه مادرت؟ من که زایمان اولم نرفتم این یکیم نمیرم هیچ جا خونه آدم نمیشه هیچ محبتی به محبت همسرت نمیشه هرکی خواست کمکت کنه بیاد اونجا

عزیزم همه همینجوری ایم
من تا دو هفته همش گریه میکردم
دلم برای قبل خودم و شوهرم تنگ شده ولی خب باید این روزا رو قوی باشیم بگذرونیم
من تا یک هفته شیر نداشتم چون سزارین بودم. جوش نزن به زودی انشالله همه چی درست میشه

مگ خونه خودت نیسی

عزیزم این روزا می‌گذره درکت می‌کنم منم الان تو این وضعیت هستم ولی تا میتونی استراحت کن تا چهل روزت که بعدش زودتر سرپا بشی 🥲

همچنین میگذره سختی
چرا نمیتونی بدی
من ب زور میدم نوک سینه هام ترکیده زخم

همه ی مادر ها بهترینن 😍 تو هم بهترین مادر هستی ❤️ 😚

منم دوست دارم بعد از زایمان خونه ی خودم باشم 🫠

همه این دوران را داشتیم. الان فقط بخواب وظيفه ات الان استراحت هست بعد به کارها هم میرسی