وقتی بچه ها مریض میشن اونم خیلی سخت
شما از خستگی دارید تلف میشید
شوهرتون بجز حال بچه حال شما رو هم میپرسه
انقدر حرصم از شوهرم در اومده دلم میخواد گریه کنم
پسرم خروسک گرفته سه روزه فقط تو بغلم دارم راهش میبرم
کمر و دست برام نمونده تازه کارای دخترمم هست
بعد شوهرم حتی یبار حال منو که نپرسیده هیچ وقتی هم میگم خیته ام یا کمرم درد میکنه یه جوری بی تفاوت رفتار میکنه یا جوابی نمیده یا حرفو عوض میکنه
م

شوهر من هنر کنه یکم بچه رو نگه داره
سراغ خودم رو پیشکش

شوهر من که کلا بوووقه کمر و دست و پا و اعصاب که هیچ، هیچی واسم نمونده

شوهر من کمک نمیکنه زیاد قر میزنه که چرا بچه مریض شده منم وقتی مریض میشه بیشتر میرم خونه مامانم

شوهر من اگه خسته نباشه یه کم کمک میکنه

شوهر من اگر مریضی اش سنگین باشه تب داشته باشه سعی میکنه کمک کنه ولی دختر نمیزاره بهونه گیر میشه فقط میگه مامانم ولی شب تاصبح و یه چندساعت نگه میداره که من استراحت کنم ولی درباره موارد بیماری سبک تب مختصر اصلا کمک نمیکنه

خدا قوت بده عزیزم و بلا دور باشه
خدا گلاتو برات نگه داره،اما امتحانشو که خراب کرده دیگه از ادم بی درک بچه نیار،فقط خودتو تباه میکنی،دریغ از یه تشکر🥺