چقدررر خستممم🥲از دیشب تا الان فقط در حال شیردادن و پوشک عوض کردن و ازوغ گرفتن خابوندن و لباساشو شستنم
دیگ جای بخیه هام درد گرفته دستام و پاهام و کمرم همه جام درذ میکنه😓
کاش فقط کار ادم بچه داری بود شام درس کردن و شستن پختن تمیز کاری خودش کلی زحمت داره 🥲
واقعا چقدر زن بودن مادر بودن سخته.....
۹ ماه بارداری زایمان شیزدهی بچه داری اشپزی کار خونه یعنی فداکاری
یعنی حتی وقت نکنی موهاتو شونه کنی خودتو تو ایینه ببینی
از خودگذشتگی بزرگیه الان ک ۲۰ روزه مامان شدم
تازه میفهمم چقدرررر ما زنااا و مامانا کارمون سخته🥲❤️
همه میگن لذت ببر ازین دوران نوزادیش ک دلت تنگ میشه
ولی ما ها اینقدر خسته میشیم ک این خستگی نمیزاره اونجوری ک باید لذت ببریم همش روز شماری میکنیم روزا بگذره شاید یکم همه رو روالتر بیفته و بهتر شه 🥹دلم میخاد لذت ببرم بیشتر ببوسمش باهاش حرف بزنم بغلش کنم ولیییییییییی این بی جونی و بی حالی بعد زایمان و مسیولیت بچه دست تنها واقعا نمیزارع🥲و من عذاب وجدان میگیزم که اونجوری بایذ مامان خوبی براش نیستم🫀

۱۷ پاسخ

فقط بی خوابی آدمو روانی میکنه

خدا ب شما و ما و همه مامانا تندرستی و سلامتی و آرامش روان بده الهی آمین

😢😢😢

روزای اولی سخته گلم عادت میکنی ب این سختی 🥺🫂و کم کم میبینی شدی ی آدم قوی که هم بچه داری میکنه هم خونس مرتبه هم شامش امادس هم شوهر داری میکنه

آره سخته خدایی

من مثلا خواهر شوهرام کمکمن از صبح ک اومدن عین دارکوب رو مخمن از بس بچه رو برداشتن از این بغل به اون بغل بچه گوشت براش نمونده یکیشون که اونقد حرف میزنه منکه آدم بزرگم سردرد گرفتم هی میپرسه خوابه بیداره غذا هم که دیگه به کنار دیشب دست تنها بودم درسته به کارام نمیرسیدم به قول شما شام هست شیر دادن به بچه هست و کلی کارهای دیگه ولی حداقل اعصابم آروم بود حاظر بودم کارهای خونه بمونه ولی این دوتا نباش اخ که چقد دلم پره 😫
تاپیکت قسمت شد دلمو خالی کنم

دقیقااااا😭😭

اره اولاش خیلیییی سخت تره
خصوصا وقتی دست تنها باشی
بزرگتر شن بهتره

دقیقااااا
بچه ی من ک انقدرررررررررر لجبازبودو گریه میکرد من اصلاااااا از نوزادیش لذت نبردم
افسردگی بعد زایمان گرفتم اصلا ازش وحشت داشتم
میخاستم شیرش بدم غصم میگرفت
مای بی بی عوض کردن ک نگم برات
ماهگرداش ک میشد انقد نق نقو بود حتی وقت نمیکردم ی عکس ازش بگیرم
حالا پشیمونم میگم چرا نگرفتم ولی فکر میکنم میگم واقعا نمیتونستم
هنوزم ب شدتتتتتت لجباز ولی خب حداقل ب مادر بودن عادت کردم
روزای اول از همه چی وحشت داشتم

🤨از شوهراتون کمک بگیرین اینجوری نمیشه
دو ساعت بچه رو نگه داره استراحت کنین
یا کارای خونه رو کمکتون بکنه
بچه همینه تنها نمیشه از الان ازش بخواه دیگه
ای بابا

تو چقد منی🥲دقیقا مثل تو منم عذاب وجدان میگیرم بخاطر خستگی اینکه همش بغلمو میخواد و من بعضی وقتا انقد خستم نمیتونم بغلش کنم

خیلی سخته هم بچه داری
شوهر داری
خونه داری.شام پختن واقعا رو مخه

دیگه ۲.۳ساعتی ک خوابه باید استراحت کنی جیگر.
شیر میدی پوشک بعدم اروغ گیری.رو هم نیم ساعت میشه.
ی مینی واش میگرفتی ۲.۳ت ارزش داره از دیوارپیدا کن .چیه با دست

واقعا من الان همین وضعیت رو دارم شاید بدتر🥲🥲🤕🤕🤕

عزیزم منم دقیقن همینجوریم نمیدونی بچتو چیشده منکه خسته شدم نمیفهمم کجاش درد میکنه

چقد اطرافیان میتونن بارمون رو کم کنن 🤕🤕

حرف دلمو زدی اخ 😞

سوال های مرتبط