۷ پاسخ

منم اینجوری ام تازه شوهرم مسخرم میکنه میگه نصف مغزت رو تو اون سانحه از دست دادی

من تا یسال سر بچه اولم اینجوری بودم غذا رو زیاد میکردم یلحظه دم بکشه میومدم میخوابیدم😐😐😐😐😐

مویز بخور

عزیزم دقیقا فک کنم عادیه همه همینطور میشن
من ک اونروز قابلمه غذارو ظرف کوچیک بود بجای بزارم داخل یخچال گزاشتم تو کابینت دوساعتم دنبالش گشتم🫠🤣

راستشو بخوای گاهی منم اینطوریم
قرصای ویتامینو بخور و یادداشت کن

منم مشکل شما دارم

فراموشی

سوال های مرتبط

مامان اِرمیا جونم مامان اِرمیا جونم ۹ ماهگی
نمی رسم به هیچ کاری فقط غذا و درست می کنم و بچه داری
نمی‌ تونم همش خونم بهم ریختس 😭😭😭
شوهرم می گه مهمونی بگیریم هی چن تا از دوستاشو خانواده
بهش می گم خانوادت واجب تره اونو بگیریم اونا بعد عید تازه ناراحت هم می سه این جوری می گم می گه تازه مگه می خای چیکار کنی بهش بر می خوره
خدایا دیگه مخم نمی کشه هر دفعه ناراحت می شم شیرم کم می شه ولی گریه نکنم بدتر می شه حالم همش گریم می گیره درکم نمی کنه
مگه چن ساله همش می گم ای کاش دیر تر ازدواج کردم در حد سن خودم ازم توقع می رفت
اصلا نمی فهمه تازه زایمان کردم بدنم زود خالی می کنه ‌
اینارو که بهش توضیح می دم می گه همش غر غر می کنی
موهای پامو نزدم می گه مثل قبل به خودت نمی رسی با بفهم من بدنم کهیر می زنه جدیدا تیغ بزنم حساس تر می شه الانم مثل قبل نمی تونم لیزر
از همه طرف روانمو تحت فشار می زاره
یکم کارا بچه دیر می کنم یه جوری می گه بیا بچه رو عوض کن یا شیرش بده انگار من هیچ وقت حواسم بهش نی
هر موقعه بچه سرحاله نگهش می داره یا خوابه بعد میگه من کمک می کنم
خدایا خودت کمک کنم افسرده نشم
قبلا هم قول داده بود منو ببره مسافرت الان به رو خودش نمی یاره
فقط حال روحی دیگران بزاش مهمه