واقعا دیگه خسته شدم کم اوردم.بچم خیلی اذیت میکنه همش غرمیزنه توبغل باشه.بخاطردندوناش هیچی نمیخوره...دندوناش خیلی اذیتش میکنه تادربیاد همش با تب درد بی قراری هردفعه ۴تاباهم درمیاد پدر خودش مارو درمیاره.شباهم ک توخواب همش گریه میکنه انگار دل درد داشته باشه.واقعا مادربودن سخته

منم صب تا شب میرم همه جا بهش غذا بدم دهن باز نمیکنه هر کی هم میاد میگه لاغر شده راه نمیره و...

واقعا سخته پسر من نزدیک یک هفته هست همین طوره خیلی اذیت میکنه دندون هاش

درک میکنم ایشالا این روزام میگذره بچه هاهم بزرگ میشن راحت میشیم

درک میکنم گاهی آدم یکی رو میخواد بچه رو چند ساعت نگه داره خودش استراحت کنه و به خودش برسه...
انشالله خدا صبرتو زیاد کنه
خدا کوچولوت رو حفظ کنه و بهتون آرامش بده