چند روزیه دخترم بعد از ظهرا ک میخوابه بیدارشدنی تا دو سه ساعت قشقرق ب پا میکنه...اصلا دهنشو نمیبنده یکسره گریه که بیا منو بزار رو پات...نمیخوابه فقط منو علاف میکنه به کمم راضی نییت..باید ساعتها رو پام باشه‌..امروز یدجوری دعواش کردم ب گریه هاشم اهمیت ندادم...ولی خیلی خیلی دلتنگشم الان...کاس تااین حد بی اعتنایی نمیکردم..کاش انقد داد نمیزدم ...خیلی تو فشارم میذاره اصلا صدامو نمیشنوه ...ساعتها با یک ریتم گریه میکنه...کاش میمردم...خیلی لجبازه منم دیونه کرده...ولی میخام الان به اغوش بکشمش...ناراحتم😞😞😞😔

دعواش نکن آروم بگوگوش نکرد بی‌محلی کن دوباراینکارروبکن بعدنیم ساعت یه چیزی رونازکن بگوچقدرقشنگه یاچقدرخوشمزست خودش کم کم آروم میشه من اینکاررومیکنم

ای بابا عین پسر من اعصبی میشه داد میزنه تا جاش،هس نوازشش میکنم ولی کاسه صبرم لبریز میشه دیگه بعضی وقتا

درسته مادری ولی خب قرارنیس ک همه چیو تحمل کنی پسرمنم قبلناصبحا ک ازخاب بیدارمیشد عادت کرده بود تا یساعت گریه میکرد.. یعنی قشنگ میرید ب کل روزمن اول صبح ازگریه هاش حالم بدمیشد و سردردمیگرفتم.. ی رپزک خیلی عصیانی شدم و کنترلموازدست دادم دعواش کردم و چن تاباسیم شارژرزدمش الان خداروشکر دوساله اون عادتشوترک کرده

پسر منم بعضی روزا همینه

دختر منم همینه انکار سنگ هستن که هیچ حرفی اثر نداره اونی هم که اثر داره برعکسش انجام،میدن😁
دیوونه کنندست

منو از بزرگ شدن دخترم ترسوندی😢😢